چارچوب نظری نظری و پیشینه تحقیق تعاریف و مفاهیم مدیریت زنجیره تامین (docx) 73 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 73 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
HYPERLINK \l "_Toc401005737" 2-1مقدمه PAGEREF _Toc401005737 \h 15
2-2مبانی نظری تحقیق PAGEREF _Toc401005738 \h 15
مدیریت زنجیره تامین PAGEREF _Toc401005739 \h 15
2-3 تعریف مدیریت زنجیره تامین PAGEREF _Toc401005740 \h 16
2-2-4مشکلات مدیریت زنجیره تامین PAGEREF _Toc401005741 \h 17
2-2-5 فعالیت ها و عملکردها(نقش ها): PAGEREF _Toc401005742 \h 17
2-2-4تئوری های مدیریت زنجیره تامین PAGEREF _Toc401005743 \h 23
2-2-6زنجیره تامین معکوس PAGEREF _Toc401005744 \h 24
2-2-6مدیریت زنجیره تامین و سامانه اطلاعات PAGEREF _Toc401005745 \h 25
2-2-7مزایا و معایب به کار گیری IT در زنجیره تامین PAGEREF _Toc401005746 \h 27
2-2-8تغییر الگو در قابلیت ردیابی محصول PAGEREF _Toc401005747 \h 29
2-2-9انتقال به فناوری RFID PAGEREF _Toc401005748 \h 29
2-2-10مفهوم واژه شناسائی از طریق امواج رادیوئی (RFID) PAGEREF _Toc401005749 \h 32
2-2-11مزایا و چالش های RFID PAGEREF _Toc401005750 \h 33
2-2-12کاربردهای RFID PAGEREF _Toc401005751 \h 34
2-2-13 امکان پذیری RFID از لحاظ اقتصادی PAGEREF _Toc401005752 \h 37
2-3-14مدل رتبه بندی آمادگی الکترونیکی EIU PAGEREF _Toc401005753 \h 48
پیشینه تحقیق PAGEREF _Toc401005754 \h 51
فصل دوم:ادبیات تحقیق
2-1مقدمه
مدتی است که صنایع مختلف و کارشناسان زنجیره تامین صحبت از به کارگیری فناوری RFID در زنجیره تامین به عنوان یک ابزار توانمند ساز می کنند تا به کمک آن بتوانند این زنجیره و مدیریت آنرا بهینه نمایند. لیکن اگر یک سازمان به دلیل عدم شناخت درست از موقعیت خود و وضعیت بازار و همچنین شتاب در استفاده از یک فناوری نو، بدون بررسی و امکان سنجی میزان موفقیت آن فناوری در سازمان متبوع خود اقدام به استقرار آن کند، علاوه بر تحمیل هزینه های گزاف به سازمان ، پروژه را نیز متحمل شکست خواهد کرد ، RFID نیز از این مقوله مستثنی نیست لذا قبل هر چیزی به امکان سنجی آمادگی لازم هر سازمان برای استقرار آن باید پرداخت.بنابراین این پژوهش سعی دارد تا به بررسی میزان آمادگی سازمان برای استقرار RFID برای بهبود فرایندهای مدیریت زنجیره تامین بپردازد.
آنچه در این پژوهش مبهم است این است که کمتر مقاله ای به بررسی چالش های پیش روی کاربرد RFID در زنجیره تامین پرداخته می شود و اکثرا پیرامون مزایای این فناوری و گاهی محدویتهای آن است. بنابراین سعی بر این است که با همین ادبیات مطروحه به بررسی علل عدم بکارگیری فناوری فوق در زنجیره تامین ارائه پرداخته می شود.
2-2مبانی نظری تحقیق
مدیریت زنجیره تامین
برای آشنایی با مدیریت زنجیره ابتدا بهتر است با زنجیره تامین آشنا شویم .
تعاریف متعددی برای زنجیره تامین وجود دارد که در زیر به تعدای از آنها اشاره می کنیم:
دونالد واتر زنجیره تامین را زنجیره ای شامل یکسری از فعالیت ها و سازمانها می داند به طوری که شریان در بین آنها از تامین کننده اولیه تا مصرف کننده نهائی جریان دارد(واترس،2003).
کریستوفر (1998) زنجیره تامین را شبکه ای از سازمانها متشکل از زنجیره های بالادستی و پایین دستی که با فرآیند ها و فعالیت های مختلف در قالب خدمات و محصولات برای مصرف کنندگان نهائی ایجاد اررش می کنند می داند.
توربان نیز زنجیره تامین را بدین صورت تعریف می کند: زنجیره تامین جریان مواد، اطلاعات، پرداخت ها و خدمات را از تامین کنندگان مواد خام تا مصرف کننده نهائی را در خلال کارخانجات و انبارهای مختلف شامل می شود، یک زنجیره تامین هم چنین شامل سازمان ها و فرایند هایی است که محصول، اطلاعات و خدمات را تولید و برای مشتری نهائی ارسال می کند. و در واقع زنجیره تامین شبکه ای از فعالیت هاست که محصول و یا خدمات نهائی را برای مشتری ارسال می کند. و می تواند شامل وظایفی از قبیل خرید، پرداخت، جابجائی مواد، برنامه ریزی و کنترل تولید، تدارکارت و انبارداری، کنترل موجودی و توزیع و پخش باشد(توربان،2004)
زنجیره تامین یا شبکه لجستیک (آماد) سامانه ای متشکل از سازمان ها، فناوری، فعالیت، اطلاعات و منابع است که در فرایند انتقال یک محصول یا خدمت از تامین کننده به مشتری درگیر هستند فعالیت های زنجیره تامین منابع طبیعی، مواد خام و مولفه ها را تبدیل به محصولی می کنند که برای مصرف کننده نهائی ارسال می شود.
در نظام های زنجیره تامین پیچیده، اگر ارزش مانده قابل بازیافت باشد محصولات استفاده شده ممکن است دوباره از هر نقطه ای وارد زنجیره شود. زنجیره تامین با زنجیره ارزش در ارتباط است(آناناقرنی،2004).
بسیاری از تبادلات در زنجیره تامین بین سازمان هایی است که برای حداکیر کردن درآمد خود در دائره مناسبات خود دست به معامله می زنند، درحالی که درباره دیگر بازیگران زنجیره اطلاعات کمی دارند و گاهی کاملا بی اطلاع هستند.
2-3 تعریف مدیریت زنجیره تامین
مدیریت زنجیره تامین فرآیند برنامه ریزی، پیاده سازی و کنترل عملیات زنجیره تامین به کاراترین شکل ممکن است ، مدیریت زنجیره تامین شامل عملیات انتقال و ذخیره کردن مواد خام، کالاهای نیم ساخته و محصولات نهائی از مبدا اولیه تا مصرف کننده نهائی است.
تعریف انجمن حرفه ای آمریکا بیان کننده آن است که مدیریت زنجیره تامین برنامه ریزی و مدیریت تمام فعالیت ها شامل منبع یابی ، تدارکات تسعیر مدیریت آماد را در بر می گیرد. این مساله هم چنین شامل همکاری و هماهنگی با شرکاء زنجیره، که می توانند تامین کننده، واسط، سرویس دهندگان ثالث و مشتریان باشند می گردد. مدیریت زنجیره تامین مدیریت عرضه و تقاضا را در تمام سازمان های زنجیره ادغام می کند.
تعاریف دیگری که از مدیریت زنجیره تامین بیان شده است به شرح زیر است:
مدیریت زنجیره تامین مجموعه ای از نگرش هاست که برای یکپارچگی اثربخش بین تامین کنندگان، تولید کنندگان ، انبارها و فروش گاه ها بکارگرفته می شوند تا کالاهای تجاری در بهترین مقدار و بهترین مکان و بهترین زمان تولید و توزیع شوند به گونه ای که هزینه های در کل سیستم ضمن افزایش سطح خدمات کاهش یابند(سیمچی،2004).
کارکرد مدیریت زنجیره تامین برنامه ریزی، سازماندهی و هماهنگ کردن کلیه فعالیت های زنجیره تامین است، امروزه مفهوم مدیریت زنجیره تامین به نگرش سیستمی کلانی برمی گردد تمامی زنجیره تامین را مدیریت می کند(توربان،2004).
گروهی از خبرگان، مدیریت زنجیره تامین را از اقدامات مربوط به تهیه و توزیع (لجستیک) متمایز می دانند، در حالی که عده ای اعتقاد دارند این دو واژه را می توان بجای هم بکار برد.
مدیریت زنجیره تامین هم چنین می تواند در رابطه با نرم افزار مدیریت زنجیره تامین باشد که شامل ابزارها و ماژول هایی برای اجرای تراکنش های زنجیره تامین، مدیریت روابط تامین کنندگان و کنترل فرآیند های کسب و کار مشترک است.
مدل های مختلفی برای زنجیره تامین وجود دارد که عبارتنداز :
مدل SCORCکه توسط انجمن زنجیره تامین ارائه شده است، عملکرد کل زنجیره تامین را تخمین می زند و یک مدل مرجع فرآیند برای مدیریت زنجیره تامین است و دامنه آن از تامین کننده تا مشتری مشتری است.
این مدل شامل توزیع، سفارش دهی، انعطاف پذیری تولید، ضمانت و هزینه های برگشت، انبار و گردش سرمایه، و عوامل دیگر در ارزیابی عملکرد موثر یک زنجیره تامین است.
دیوان جهانی زنجیره تامین (GSCF) مدل دیگری برای زنجیره تامین معرفی نموده است، این چهارچوب بر اساس 8 فرآیند کاری کلیدی بنیان نهاده شده است که ماهیتا چند وظیفه ای و چند سازمانی هستند.
هر فرآیند توسط یک تیم چند وظیفه یا مدیریت می شود که شامل آماد، تولید، خرید، مالی، بازاریابی و تحقیق و توسعه است. تازمانی که هر فرآیند به صورت واسط بین مشتریان و تامین کنندگان کلیدی است، فرآیند مدیریت روابط مشتریان و مدیریت روابط تامین کنندگان رابطه حیاتی را در زنجیره شکل می دهد.
2-2-4مشکلات مدیریت زنجیره تامین
پیکربندی شبکه توزیع : تعداد، محل و نحوه توزیع تامین کننده گان، تسهیلات محصول، مراکز توزیع، انبار ها اسکله ها و مشتریان.
راهبرد توزیع : شامل مساله کنترل عملیات است(متمرکز، غیرمتمرکز، ویا مشترک). شکل تحویل (ارسال مستقیم، ارسال به نقطه خاص،...) نحوه حمل( وسیله نقلیه موتوری، محموله ای، بسته ای، راه آهن، حمل با چند وسیله، راه دریائی و راه هوائی) راهبرد بارگیری مجدد(کششی، یورشی و یا ترکیبی)، کنترل حمل و نقل (موسسه حمل خصوصی، موسسه مشترک، موسسه قراردادی و ...).
اطلاعات : ادغام و دیگر فرآیندهای زنجیره تامین برای به اشتراک گذاری اطلاعات ارزشمند، شامل علائم تقاضا، پیش بینی، فهرست اموال ، حمل و هماهنگی های بالقوه دیگر.
جریان مالی: تعیین ضوابط پرداخت و روش های تبادل مالی میان موجودی های زنجیره تامین.
اجرای زنجیره تامین شامل مدیریت و هماهنگی حرکت مواد، اطلاعات و پول در زنجیره تامین است که این جریان دو سویه است(ویگی پدیا،2008).
2-2-5 فعالیت ها و عملکردها(نقش ها):
مدیریت زنجیره تامین نگرشی چند جانبه به برای مدیریت حرکت مواد به سمت یک سازمان، پردازش داخلی مواد و ایجاد کالای نهائی و حمل کالاهای نهائی از سازمان به سمت مشتری نهائی است، در سازمان هائی که کوشش می کنند تا بر روی شایستگی حیاتی خود تمرکز نمایند و بیش از پیش منعطف باشند، سعی بر کاهش مالکیت بر منابع و کانال های توزیع مواد اولیه دیده می شود. این نقش ها به طور فزاینده ای به سازمان های دیگر که می توانند این فعالیت ها را بهتر و کاراتر و ارزانتر به انجام رسانند برونسپاری می شود. نتیجه این کار افزایش تعداد سازمان هایی است که در ارضاء تقاضای مشتری نقش دراند تا زمانی که کنترل مدیریت بر عملیات روزمره تدارکات کاهش یابد.
کنترل کمتر و شرکاء زنجیره تامین بیشتر مفهوم مدیریت زنجیره تامین را شکل می دهد. هدف از مدیریت زنجیره تامین افزایش اطمینان و هماهنگی در بین شرکاء زنجیره تامین است تا به این گونه پدیداری و سرعت گردش موجودی ها بیشتر شود.
در واقع هدف از مدیریت زنجیره تامین بهبود اعتماد و همکاری در بین شرکاء در زنجیره تامین است تا بدین گونه قابلیت تحت نظر داشتن موجودی ها و سرعت تبادل آنها افزایش یابد.
رقابت سنگین در بازار جهانی امروز، معرفی کالاها با چرخه عمر کوتاه و کوتاه تر و انتظارات بیشتر و بالاتر مشتریان بنگاه های تجاری را مجبور به تمرکز و توجه به زنجیره تامین شان کرده است.
این مساله در کنار رشد روزافزون تکنولوژی ارتباطات و صنعت حمل و نقل( مانند ارتباطات بی سیم، اینترنت و توزیع شبانه روزی کالا) باعث ایجاد انگیزه در رشد و توسعه زنجیره تامین و فنون مدیریت آن شده است. در نتیجه برای کاهش هزینه ها و افزایش سطح کیفی خدمات، استراتژی مناسب زنجیره تامین برای عمل در سطوح مختلف آن به کار گرفته می شود.
فعالیت های زنجیره تامین را می توان تحت عناوین راهبردی، تاکتیکی و عملیاتی گروه بندی نمود:
راهبردی: بهینه سازی راهبردی شبکه زنجیره تامین شامل تعداد، مکان، اندازه انبارها، مراکز و تسهیلات توزیع شراکت راهبردی با تامین کنندگان، توزیع کنندگان و مشتریان،
ایجاد کانال های ارتباطی برای اطلاعات حیاتی و
بهبود عملیات مثل جابجائی محموله ها، تحویل مستقیم و آماد شخص ثالث
هماهنگی طراحی محصول، به گونه ای که محصول فعلی و جدید می توانند به صورت بهینه در زنجیره تامین ادغام می شوند.
مدیریت محموله، زیر ساخت فناوری اطلاعات، برای حمایت از عملیات زنجیره تامین
تصمیمات مربوط به زمان و محل خرید و ساخت کالا
تنظیم استراتژی کلی سازمان با استراتژی تامین
تاکتیکی :
تصمیمات مربوط به قراردادهای منبع یابی و سایر موارد خرید
تصمیمات تولید، شامل قرارداد، محل، برنامه تولید و تعیین فرآیند برنامه ریزی
تصمیمات موجودی، شامل تعداد، محل و کیفیت موجودی ها
راهبرد حمل و نقل، شامل تناوب، مسیر و قرارداد
محک زدن عملیات در مقایسه با رقبا و پیاده سازی بهترین تجربیات در سازمان.
پرداختن به مراحل مهم
عملیاتی:
برنامه ریزی روزانه تولید و توزیع، شامل تمامی گره ها در زنجیره
برنامه ریزی لحظه ای تولید برای هر قسمت تولید در زنجیره تامین
پیش بینی و برنامه ریزی تقاضا، هماهنگی تقاضای همه مشتریان و به اشتراک گذاری آن با تمامی تامین کنندگان
برنامه ریزی منابع، شامل موجودی فعلی و پیش بینی تقاضا باهماهنگی تمامی تامین کنندگان
عملیات رو به داخل، شامل حمل کالا از تامین کنندگان و دریافت موجودی
عملیات تولید، شامل مصرف مواد و جریان کالای تمام شده
عملیات رو به خارج، شامل تمام فعالیت های سفارش دهی و ارسال برای مشتری
انجام سفارش، محاسبه کلیه محدودیت ها در زنجیره تامین شامل تمام تامین کنندگان، تسهیلات تولید، مراکز توزیع و دیگر مشتریان(ویگی پدیا،2008).
در قرن 21، تغییراتی در محیط کسب وکار به وقوع پیوست که در توسعه شبکه زنجیره تامین اثرگذار بود:
اول، به عنوان نتیجه جهانی سازی و افزایش شرکت های چند ملیتی، سرمایه گذاری مشترک، اتحاد استراتژیک و شراکت تجاری، یکسری عوامل موفقیت مهم پیدا شدند که دنباله روی مفاهیم پیشین یعنی JIT، تولید ناب، تولید پابک بودند.
دوم، تغییرات مبتنی بر فناوری، به طور خاص سقوط عمده هزینه های ارتباطی، عامل بزرگی در کاهش هزینه های معاملاتی بود که منجر به تغییر همکاری در بین شرکاء شبکه زنجیره تامین شد(گاوس،2008).
بسیاری از محققان این نوع از شبکه تامین را تحت عناوین بنگاه توسعه یافته، موسسه مجازی، شبکه تولید جهانی، و نسل بعدی سیستم های تولید سازماندهی کردند. بطور کلی، چنین ساختاری را می توان تحت عنوان گروهی از سازمانه های نیمه وابسته با قابلیت های خاص، که در بازار متغیر برای دستیابی به گروهی از اهداف تجاری مورد شراکت دی یک یا چند بازار فعالیت می کنند.تعریف نمود(اکرمنس،2001).
توسعه مدیریت زنجیره تامین
6حرکت عمده در مطالعات زنجیره تامین مشاهده شده است که شامل :ابداع، یکپارچکی، جهانی سازی فاز های تخصصی سازی وscm2.0 می باشد(مواحد،2008).
1 ) دوره ابداع
اصطلاح مدیریت زنجیره تامین نخستین بار توسط یک مشاور صنعت آمریکا در اوایل دهه 1980 مطرح شد. با این وجود مقوله زنجیره تامین در فرآیند مدیریت مدت ها قبل از اویل قرن 20 به ویژه همزمان با راه اندازی خط تولید از اهمیت زیادی برخودار بود. ویژگی های این دوره از فرآیند مدیریت زن جیره تامین عبارتند از: نیاز به اعمال تغییرات گسترده، مدیریت مجدد،کاهش تعداد کارکنان بر اساس برنامه های کاهش هزینه و توجه بیشتر به اصول مدیریت ژاپنی.
2) دوره ادغام
نطقه عطف این بخش از تحقیقات انجام شده در مورد فرآیند مدیریت زنجیره تامین، تولید سامانه تبادل داده های الکترونیکی در دهه 1960 و توسعه آ ن در دهه 1990 با معرفی سامانه برنامه ریزی منابع سازمان بود. این دوره با توسعه سامانه های مشترک مبتنی بر اینترنت در قرن 20 نیز ادامه پیدا کرد. ویژگی های مهم این دوره از تکامل زنجیره تامین عبارتند از: افزایش ارزش افزوده و کاهش هزینه ها از طریق اجرای فرآیند ادغام.
3 دوره جهانی سازی
ویژگی اصلی سومین بخش توسعه فرآیند مدیریت زنجیره تامین یعنی بخش جهانی سازی، توجه به سامانه جهانی روابط عرضه کنندگان و توسعه فرامرزی و فراقاره ای زنجیره تامین است. اگرچه استفاده از منابع جهانی در زنجیره تامین سازمان ها به چند دهه قبل باز می گردد(برای مثال صنعت نفت) اما شروع آن اواخر دهه 1980 انجام شد که تعداد قابل توجهی از سازمان ها به ادغام منابع جهانی با تجارت اصلی خود پرداختند. ویژگی این دوران، جهانی سازی فرآیند مدیریت زنجیره تامین در سازمان ها با هدف افزایش مزایای رقابتی، ایجاد ارزش افزوده بیشتر و کاهش هزینه ها با یافتن منابع جهانی می باشد.
4) دوره تخصصی سازی- مرحله اول – واگذاری فرآیند تولید و توزیع
در دهه 1990 شرکت ها بر قابلیت های اصلی خود متمرکز شدند و ازمدل تخصصی سازی استفاده کردند.شرکت ها فرآیند ادغام عمودی را متوقف ساخته و فعالیت های فرعی خود را به سایر شرکت ها واگذار کردند. این امر با توسعه زنجیره تامین و تقسیم بندی فرآیند مدیریت در بخش های تخصصی مختلف زنجیره تامین، شرایط مدیریت را تغییر داد. در این تغییر هم چنین دیدگاه هر یک از سازمان های مربوطه مجدداً مورد توجه قرار گرفت. این مدیران مالک سازمان ها به مالک علائم تجاری محصولات تبدیل شدند که به ایجاد قابلیت رویت پذیری زیاد د رابطه با بخش اصلی فرآیند عرضه خود نیاز داشتند. آنها موظف بودند که کل زنجیره تامین خود را از بالا کنترل کنند نه از داخل.تولید کنندگان قراردادی نیز موظف بودند که فهرست مواد را با استفاده از طرح های مختلف شماره قطعات ارائه شده توسط مدیران مالک سازمان ها مدیریت نمایند و از درخواست های متشری در رابطه با رویت کالاهای در حال ساخت و کالاهای کنترل شده توسط فروشنده پشتیبانی کنند. مدل تخصصی سازی، شبکه هیا تولید و عرضه ای را ایجاد می کند که از چند زنجیره تامین مختص محصولات، عرضه کنندگان و مشتریانی تشکیل شده اند که با یکدیگر در فرآیند طراحی، تولید، توزیع،بازاریابی، فروش و خدمت رسانی در رابطه با یک محصول همکاری می کنند. مجموعه افراد شرکت کننده بر اساس وضعیت بازار، منطقه یا خط مشی، دچار تغییر شده و موجب افزایش تعداد محیط های داد و ستدی گردیده که هریک دارای خصوصیات و نیازمندی های منحصر به فردی هستند.
5) دوره تخصصی سازی- مرحله دوم- مدیریت زنجیره تامین به عنوان یک خدمت
اجرای فرآیند تخصصی سازی در زنجیره تامین در دهه 1980 هم زمان با پیدایش پایگاه های واسط حمل و نقل، مدیریت انبار کالا و مشاغل مستقل از سرمایه آغاز شد و فراتر از مقوله حمل و نقل و کنترل به مواردی مانند برنامه ریزی تامین، همکاری و مدیریت نحوه عملکرد و اجرا نیز گسترش پیدا کرد.
در هر زمان، عوامل موثر در بازار می توانستند خواستار ایجاد تغییر در رابطه با عرضه کنندگان، مسئولین تهیه و توزیع، مکان، مشتری و تعداد افراد متخصص حاضر در شبکه های زنجیره تامین باشند. این قابلیت تغییر، اثرات قابل توجهی بر زیرساخت زنجیره تامین گذاشته است؛ از لایه های اصلی برقراری ومدیریت روابط الکترونیکی بین شرکای تجاری گرفته تا نیاز مندی های پیچیده تری مانند پیکربندی فرآیند و جریان کاری که برای مدیریت شبکه لازم هستند.
تخصصی سازی زنجیره تامین این امکان را فراهم می کند تا شرکت ها قابلیت های خود را به همان نحوی بهبود بخشند که واگذاری فرآیند تولید و عرضه بهبود بخشیده است. این فرآیند موجب می شود که آن ها بر قابلیت های اصلی خود متمرکز شده و مجموعه هایی از بهتررین افراد را ایجاد نمایند تا به زنجیره ارزش ها کمک کرده و میزان بازده و کارایی را افرایش دهند. امکان کسب و استفاده سریع از این تخصص مربوط به زنجیره تامین، بدون نیاز به ایجاد یک قابلیت پیچیده ومنحصر به فرد در خود مجموعه، دلیل اصلی افزایش محبوبیت فرآیند تخصصی سازی زنجیره تامین است(ویکی پدیا،2008).
مدیریت فناوری واگذار شده در رابطه با زنجیره تامین در دهه 1990 مطرح و در زمینه حمل و نقل و همکاری به صورت گسترده به کار برده شده است. این مورد طی سال های 1998 تا 2003 از مدل ارائه دهنده خدمات رایانه ای به مدل آماده تحویل ارتقا پیدا کرد و طی سال های 2003 تا 2006 به مدل نرم افزار به عنوان یک خدمت که ما اکنون از آن استفاده می کنیم توسعه پیدا نمود.
6) مدیریت زنجیره تامین
مفهوم SCM2.0 که از فرآیند جهانی سازی و تخصصی سازی نشات گرفته به توصیف تغییرات زنجیره تامین و تکامل فرایند ها، روش ها و ابزار مدیریت زنجیره تامین در دوره جدید می پردازد.
Web 2.0 شیوه ای در زمینه استفاده از شبکه گسترده جهانی بوده که هدف آن افزایش میزان خلاقیت، به اشتراک گذاری اطلاعات و همکاری کاربران است. ویژگی اصلی آن کمک به بررسی حجم گسترده ای از داده برای یافتن اطلاعات و همکاری کاربران است. این یعنی مفهوم گذرگاه و SCM2.0 از این مفهوم در زنجیره تامین استفاده می کند. این مسیری به سوی نتایج SCM است. ترکیبی از فرآیند ها، روش ها، ابزار و نحوه عرضه به منظور هدایت سریع شرکت ها به سمت نتایج مورد نظرشان. زیرا عواملی مانند اثرات رقابت جهانی، در نظر گرفته شدن قیمت به عنوان مبنای رقابت، قیمت تصاعدی نفت، عمر کوتاه مدت محصولات، تخصصی سازی گسترده، واگذاری کار به دیگر شرکت های داخلی یا خارجی و کمبود مهارت موجب افزایش سرعت و پیچیدگی زنجیره تامین می شوند.
ادغام فرآیند تجاری زنجیره تامین
یک مدیریت زنجیره تامین نیازمند تغییر از مدیریت عملکرد فردی افراد به ادغام عملکرد ها در فرآیند های اصلی زنجیره تامین می باشد. در اینجا یک مثال را مطرح می کنیم: بخش خرید، سفارشات خود ار به صورت نیازمندی هایی مطرح می کند. بخش بازاریابی به در خواست مشتری پاسخ داده، با چند عرضه کننده و خرده فروش در ارتباط بوده و تلاش می کند تا این درخواست را اجرا کند. تنها با ادغام فرآیند می توان از اطلاعات به اشتراک گذاشته شده بین اعضای زنجیره تامین استفاده نمود(ویکی پدیا،2008).
ادغام فرآیند تجاری زنجیره تامین عبارت است از: همکاری خریدار و عرضه کننده، تولید مشترک محصول و اطلاعات و سامانه های مشترک. ایجاد یک زنجیره تامین یکپارچه به تبادل مداوم اطلاعات نیاز داشته که این نیز به نوبه خود به تولید بهترین محصول کمک می کند. با این وجود مدیران بسیاری از شرکت ها به این نتیجه رسیده اند که بهینه سازی تولید یک محصول بدون استفاده از روش فرآیند در رابطه با تجارت امکان پذیر نیست فرآیند های اصلی زنجیره تامین که توسط لامبرت مطرح شده اند عبارتند از:
مدیریت روابط مشتری
مدیریت خدمات مشتری
مدیریت تقاضا
انجام سفارشات
مدیریت جریان تولید
مدیریت روابط عرضه کننندگان
تولید و تجاری سازی محصول
مدیریت درآمد
می توان تعدادی دیگر از فرآیند ای تجاری زنجیره تامین را نیز به موارد مطرح شده توسط لامبرت اضافه نمود، برای مثال:
مدیریت خدمات مشتری
آماده سازی
تولید و تجاری سازی محصول
مدیریت و پشتیبانی از جریان تولید
عرضه کالا
واگذاری و مشارکت
سنجش نحوه عملکرد(لامبرت و همگاران،2004).
فرآیند مدیریت خدمات مشتری
فرآیند مدیریت روابط مشتری با ارتباط موجود بین سازمان و مشتری آن سر و کار دارد. بخش خدمات مشتری منبعی از اطلاعات مربوط به مشتری را ارائه داده و بر اساس فرآیند تولید و عرضه شرکت اطلاعاتی را در مورد تاریخ های احتمالی و دسترسی به محصولات در اختیار قرار می دهد. سازمان های موفق در مورد روابط مشتری از تمهیدات زیر استفاده می کنند:
تعیین اهدافی که سازمان و مشتری بر سر آن به توافق رسیده اند
ایجاد و حفظ رابطه دوستانه با مشتری
ایجاد احساس مثبت در سازمان و مشتری(ویگی پدیا،2008).
فرآیند آماده سازی
عرضه کنندگان با استفاده از طرح های راهبردی از مدیریت تولید و توسعه محصولات جدید پشتیبانی می کنند. در شرکت هایی که فعالیت به صورت بین الملی انجام می شود یافتن منابع نیز باید بر اساس مبنای جهانی صورت گیرد. نتیجه مطلوب، یک رابطه برد- برد بوده که در آن هر دو طرف سود برده و مدت زمان طراحی و تولید محصول کاهش پیدا می کند. به علاوه عمل خرید نیز باعث بوجود آمدن سامانه های ارتباطی سریعی مانند سامانه تبادل الکترونیکی داده ها و ارتباط اینترنتی برای تبادل هرچه سریع تر نیازمندی ها می شود. اقدامات مربوط به دریافت محصول و مواد از عرضه کنندگان خارجی نیازمند برنامه ریزی درمورد منابع، یافتن منابع عرضه، مذاکره، ارائه سفارش، انتقال کالا به داخل شرکت، ذخیره سازی، مدیریت و تضمین کیفیت می باشد. بسیاری از این اقدامات به هماهنگ سازی با عرضه کننده در رابطه با برنامه ریزی، تداوم عرضه، داد و سیتد تامینی و تحقیق در مورد منابع یا برنامه های جدید نیاز دارند(ویکی پدیا،2008).
تولید و تجاری سازی محصول
در اینجا مشتری و عرضه کننده باید در فرآیند تولید محصول با یکدیگر همراه شوند تا مدت زمان داد و ستد کاهش پیدا کند. از آنجائیکه عمر مفید محصولات رو به کاهش بوده محصولات مناسب باید در مدت زمان کوتاه تری عرضه شوند تا قابلیت رقابت خود را حفظ کنند. مدیران فرآیند تولید و تجاری سازی محصول باید اقدامات زیر را انجام دهند:
توجه به فرآیند مدیریت روابط مشتری به منظور مشخص کردن نیازمندی های مطرح شده توسط مشتری
انتخاب مواد و عرضه کننده توام با فرآیند آماده سازی
توسعه فناوری تولید در جریان تولید به منظور ایجاد و ادغام بهترین زنجیره تامین برای مجموعه بازار و محصول
فرآیند مدیریت جریان تولید
فرآیند تولید بر اساس پیش بینی های انجام شده به تولید و آماده سازی محصولات می پردازد. فرآیند تولید برای پاسخگویی به تغییرات بازار باید انعطاف پذیر باشد و فرآیند سفارشی سازی گسترده نیز در آن اجرا می شوند. هم چنین تغییر در فرآیند جریان تولید موجب کاهش مدت زمان مورد نیاز شده و این برای مشتری به معنای پاسخگویی بهتر و نتیجه بخش بودن تقاضا است. اقدامات مربوط به برنامه ریزی، زمان بندی و پشتیبانی از فرآیند تولید عبارتند از: ذخیره سازی در حین تولید، رسیدگی، حمل و نقل، زمان بندی اجزا، تهیه فهرست موجودی در محل تولید و حداکثر انعطاف پذیری ممکن در رابطه با سازماندهی تاخیرهای مربوط به فرلیند تولید و عرضه.(لامبرت و همگاران،2004).
عرضه کالا
این مقوله به ارائه خدمت یا محصول تکمیل شده به مشتری می پردازد. در این فرآیند، مشتری مقصد نهایی کانال بازاریابی بوده و به دسترسی به محصول یا خدمت بخشی از فرایند بازاریابی است. به علاوه در فرآیند عرضه کالا، زمان و مکان خدمات مشتری به بخش جدایی ناپذیر فرآیند بازاریابی تبدیل شده و در نتیجه یک کانال بازاریابی را با مشتری مرتبط می سازد( برای مثال تولید کننده، عمده فروش و خرده فروش را به مشتری مرتبط می کند).
واگذاری/ مشارکت
این فرآیند فقط شامل واگذاری مرحله آماده سازی مواد و اجزا نبوده بلکه در برگیرنده خدماتی بوده که در گذشته به صورت داخلی ارائه می شدند. استدال موجود در این روش به این صورت بوده، که شرکت بیش از پیش در زنجیره ارزش ها بر عملکرد های متمرکز می شود که مزیت خاصی داشته و سایر امور را واگذار می کند. چنین اقدامی در مراحل تهیه و توزیع دیده می شود که در آن ها حمل و نقل، ذخیره سازی و کنترل انباربیش از پیش به افراد متخصص یا شرکاء واگذار می شود. به علاوه مدیریت و کنترل این مجموعه از شرکاء و عرضه کنندگان به ترکیبی از مشارکت مرکزی و محلی نیاز دارد.
بنابراین تصمیمات راهبردی باید به صورت مرکزی و با نظارت و کنترل عملکردی عرضه کنند گان و ارتباط روزه مره با شرکاء انجام شود که به بهترین نحو ممکن به صورت محلی مدیریت می شود.
سنجش نحوه عملکرد
کارشناسان دریافتند که بین ادغام مشتری و تامین کننده، و سهم بازار و میزان سود رابطه محکمی وجود دارد. استفاده از توانایی های تامین کننده و تاکید بر دورنمای بلندمدت زنجیره تامین در روابط مشتری می تواند به نحوه عملکرد شرکت مربوط باشد. در حالی که اهمیت مهارت های مدیریتی در رابطه با ایجاد و حفظ مزایای رقابتی رو به افزایش بوده. اقدامات مدیریتی نیز از اهمیت بیشتری برخودار شده اند. زیرا تفاوت بین اقدامات سود آور و غیر سود آور بسیار ضعیف شده است. آقای کناریی (1998)این طور عنوان کرده که شرکت هایی که به سنجش جامع نحوه عملکرد می پردازند میزان بازده کل را افزایش می دهند. برطبق نظر کارشناسان، اطلاعات داخلی جمع آوری و برررسی شده توسط شکرت عبارتنداز :
هزینه
خدمات مشتری
بررسی میزان بازده
بررسی میزان دارایی
کیفیت
سنجش خارجی عملکرد بر اساس برداشت مشتری و معیار "بهترین روش" ، انجام شده و عبارت است از:
بررسی برداشت مشتری
معیار بهترین روش
مولفه های فرآیند مدیریت زنجیره تامین عبارتند از:
استانداردسازی
تعویق
سفارشی سازی(ویکی پدیا،2008).
2-2-4تئوری های مدیریت زنجیره تامین
در حال حاضر در زمینه مدیریت زنجیره تامین، توصیف این فرآیند و محدوده آن، تئوری های محدودی وجود دارد. مولفین معدودی مانندلاواسسانی،کیتچن و هالت با استفاده از تئوری های سازمانی تلاش کرده اند تا اصول نظری را در مورد بخش های مختلف زنجیره تامین ارائه دهند. این تئوری ها عبارتند از :
دیدگاه مبتنی بر منبع
دید گاه تحلیل هزینه داد و ستد
دیدگاه مبتنی بر دانش
تئوری گزینه راهبردی
تئوری سازمانی
ئئوری سامانه
دور نمای شبکه
اجزای فرآیند ادغام مدیریت زنجیره تامین
اجزای مدیریتی SCM
اجزای SCM، سومین بخش چارچوب استوار فرآیند انتشار هستند. میزان ادغام و مدیریت یک فرآیند تجاری به تعداد و سطح (از پایین به بالا) اجزای افزوده شده به فرآیند بستگی دارد (هولیهان،1985). بنابراین افزودن تعداد بیشتری از اجزای مدیریت یا افزایش سطح هریک از این اجزا می تواند موجب افزایش میزان ادغام فرآیند تجاری شود. تحقیقات انجام شده در زمینه مدیریت فرآیند تجاری، روابط خریدار و عرضه کننده و SCM اجزای متعددی را معرفی می کنند که توجه به آنها در زمان مدیریت روابط عرضه، ضروری است اجزای زیر را مطرح کرده اند(لامبرت و کوپر،2004):
برنامه ریزی و کنترل
ساختار کار
سازختار سازمان
ساختار امکانات مربوط به گردش محصول
ساختار مخاطره و پاداش
فرهنگ و نگرش
با این وجود بررسی دقیق تر اسناد موجود موجب می شود که به ساختار جامع تری از آنچه که باید به عنوان اجزای اصلی زنجیره تامین در نظر گرفته شوند که زیر مجموعه های فرآیند های تجاری شناخته شده زنجیره تامین هستند؛ پی ببریم. یعنی نوع ارتباط اجزا که به عرضه کننده و مشتری مربوط است. باور و کلس این طور عنوان می کنند که تاکید بر همکاری، نمایان گر گروهی بوده که به بالاترین میزان از موفقیت منجر می شود. یک شریک در جه یک، نهادی بوده که تمایل دارد در مالیکت کالاهای موجود مشارکت کرده یا دیگر ابعاد مخاطره مالی را بپذیرد. درنتیجه در برگیرنده اجزای درجه یک می باشد(باور و همگاران،1996).
شریک درجه 2(متخصص) نهادی بوده که تمایل دارد با ارائه خدمات لازم به شریک درجه یک د روابط مشارکت کند. درنتیجه در برگیرنده اجزای درجه دو بوده که از شرکای اصلی حمایت می کند. شریک و اجزای درجه سه که از شرکای درجه یک حمایت کرده و زیر مجموعه اجزای درجه دو هستند، نیز شاید گنجانده شوند. چارچوب اجزای زنجیره تامین موجب نمی شود که بتوان در مورد اجزای درجه یک یا دو زنجیره تامین نتیجه گیری نمود(همان).
بدین معنا که کدامیک از اجزای زنجیره تامین را باید درجه یک و کدام را باید درجه دو تلقی کرد، سازماندهی این اجزا چگونه باید انجام شود تا ساختار زنجیره تامین جامع تری داشته باشند و بررسی زنجیره تامین به عنوان یک مجموعه ادغام شده است(ویگی پدیا،2008).
آقای بازوتوپولوس برای مشخص کردن اجزای زنجیره تامین به بررسی متون مربوطه پرداخت. او بر اساس این تحقیق، اجزای زنجیره تامین زیر را معرفی نمود:
مدیریت روابط مشتری: در برگیرنده اجزای درجه یک فرآیند مدیریت روابط مشتری و اجزای درجه دو مانند سنجش با استفاده از معیار و انجام شفارشات می باشد.
تولید و تجاری سازی محصول: در برگیرنده اجزای درجه یک مدیریت داده های محصول و اجزای درجه دو مانند سهام بازار، رضایت مندی مشتری، حاشیه سود و سود سهامداران می باشد.
آماده سازی و پشتیبانی از تولید و عرضه: در برگیرنده اجزای درجه یک برنامه ریزی منابع سازمان و اجزای درجه دو مانند انبار و مواد، برنامه ریزی در مورد فرآیند تولید، مدیریت کارکنانو تعویق (مدیریت سفارش) می باشد.
سنجش عملکرد: دربرگیرنده اجزای درجه یک فرآیند سنجش عملکرد های مدیریتی بوده که به ساختار امکانات مربوط به جریان اطلاعات در سازمان، مرتبط است. اجزای درجه دو در برگیرنده 4 نوع سنجش مانند سنجش سیاست، تصیمیم، مدیریت و تغییرات. با توجه به این اجزای درجه دو می توان مواردی مانند تحلیل هزینه کل،تحلیل میزان سود آوری مشتری (CPA) و مدیریت دارائی های ثابت را نیز در نظر گرفت.
واگذاری: در برگیرنده اجزای درجه یک روش های مدیریت و اهداف راهبردی برای نوآوری های خاص در بخش های اصلی فناوری اطلاعات، عملکرد ها، قابلیت های تولید و مدیریت (اجزای درجه دو) می باشد.
2-2-6زنجیره تامین معکوس
مدیریت معکوس شامل فرآیند برنامه ریزی، اجرا و کنترل جریانات داخلی موثر و ذخیره سازی کالاهای فرعی و اطلاعات مربوطه است. این فرآیند، عکس جهت زنجیره تامین بوده و هدف آن بازیافت ارزش ها و یا سازماندهی مناسب است. به مدیریت معکوس، خدمات بازار گرمی مشتری’ نیر گفته می شود. به عبارت دیگر هرگاه مبلغی از بودجه التزام مدیریت خدمات یا مدیریت معکوس شرکت برداشت شود این اقدام، عمل مدیریت معکوس تلقی می شود(ویکی پدیا،2008).
2-2-6مدیریت زنجیره تامین و سامانه اطلاعات
جدید ترین متغیری که این امکان را برای شرکت ها فراهم می کند تا سامانه های ارزش یکپارچه ای را بوجود آورند، تکامل فناوری اطلاعات است. در اوایل دهه 1960 هنگامی که روش محاسبات تجاری مطرح شد شرکت هایی مانند IBM از رایانه هایی استفاده کردند که کل فضای یک اتاق را اشغال می کردند. همزمان با پیشرفت مدار یکپارچه، اندازه و هزینه رایانه کاهش پیدا کرد و سرعت آن افزایش یافت. اکنون قدرت رایانه کیفی که وزنش 5 پوند بوده بیش از رایانه قدیمی ک ابعادش چند برابر رایانه کیفی است.
در مراحل اولیه مرتبط سازی سازمان های عضو زنجیره تامین، بسیاری از روش تبادل الکترونیکی داده ها (EDI) استفاده کردند:
EDI سنتی در برگیرنده استاندارد های متفاوتی بوده و اغلب به فناوری گران قیمت گنجاندن اطلاعات در کد منبع برنامه منتهی شده که توسط صنعت کالاهای مشتری کنترل شده و تمامی افراد نمی توانند در رابطه با آن مشارکت کنند. روش EDI روش مطمئنی بوده اما وجود نسخه های مختلف نرم افزار می تواند باعث به وجودآمدن اشکال در فرآیند ارسال شود. هنگام کار یک گروه از عرضه کنندگان در زنجیره تامین آنهایی که از نسخه های مختلف نرم افزار استفاده کرده بودند و انتقالات انجام شده EDI خود را با سفارشات ارسال شده توسط دور نگار مقایسه می کردند دریافتند که در رابطه با حجم سفارشات، اختلافاتی دارند. دلیل این مساله چه بود؟ آنها نسخه های مختلف نرم فزار، بسته های داده ها و نیازمندی های فرآیند مربوطه را تغییر می دادند. نتیجه بدین صورت بود: سفارشات نادرست، ارسال حجم اشتباهی از کالا و ایجاد سردرگمی گسترده، در نهایت نیز هر شخصی به سراغ نمابر ارسالی رفته و سرمایه گذاری انجام شده در مورد EDI جدید در ابطه با مسائل امنیتی با پروتکل ایجاد مجزا سر و کار دارد.
استاندارد های صنعتی با وجود VPN مجدداً حائز اهمیت می شوند. پیدایش رایانه شخصی، شبکه های فیبر نوری، اینترنت و شبکه گسترده جهانی موجب کاهش هزینه ها گردید و در دسترس بودن منابع اطلاعاتی نیز امکان برقراری آسان ارتباط را فراهم نمود و تاخیر زمانی مربوط به اطلاعات در هر زنجیره تامینی را برطرف کرد. این بدین معنا بوده که سازمان ها در حال حرکت به سوی پدیده ای هستند که تجارت الکترونیک نامیده می شود و در آن تبادلات از طریق مجموعه ای از رسانه های الکترونیکی انجام می شود. تجارت الکترونیک فقط به اینترنت محدود نمی شود؛ در حقیقت تعدادی از رسانه های الکترونیکی به تبادل اطلاعات بین شرکت ها می پردازند مانند: EDI، انتقال دهنده الکترونیکی سرمایه (EFT)، بارکد، دورنگار، کاتولوگ های CD-ROM و درگاه های وب. شرکت های پیشرفته دیگر به ارائه درخواست خرید، سفارشات خرید، صورت حساب، فرم های دریافتی کتبی و روش های دستی مربوط به صورت حساب نیاز ندارند. تمامی اطلاعات مورد نیاز به صورت الکترونیکی ثبت شده و مبادلات مربوطه با حداقل میزان دخالت افراد انجام می شوند. پیشرفت های اخیر در مورد برنامه های برنامه های پایگاه داده ها این امکان را فراهم کرد نه ارقام در پایگاه داده ها پردازش، برنامه نویسی و ذخیره سازی شده و به صورت الکترونیکی سازماندهی شوند. این بدین معنا بوده که استفاده از یک سامانه اطلاعاتی مناسب، نیاز به نظارت مداوم بر وضعیت موجودی کالاها، سفارشات و سرعت بخشیدن به آنها را رفع می کند. ابزار متعددی وجود دارند که می توانند به چنین موردی کمک کنند. با این وجود شرکت ها باید از تاثیر این ابزار مطلع شوند و به سازماندهی مجدداً روش های تجاری خود تمایل پیدا کنند.
رواج فناوری جدید رایانه و ارتباط از راه دور موجب شده تا امکان برقراری ارتباط سریع و برخط(آنلاین) از طریق زنجیره تامین به یک واقعیت تبدیل شود. اکنون این سامانه ها صرف از مکان، بین عرضه کنندگان، تولید کنندگان، توزیع کنندگان، خرده فروشان و مشتری ها ارتباط برقرار کرده اند. این فناوری ها فعال کننده زنجیره تامین هستند و در صورت اجرای موفق می توانند به کاهش میزان کارهای مکتوب، ارتقای روابط و کاهش حجم فعالیت های بی ارزش و وقت گیر کمک کنند. مدیران توسعه دهنده سامانه های اطلاعاتی نباید اطلاعات را به عنوان مجموعه ای از مبادلات تکراری بین افرادی مانند خریدار و عرضه کننده یا توزیع کننده و خرده فروش مطرح کنند.
طراحی مجدد زنجیره تامین، راهنمایی برای بخش های مختلف طراحی مجدد زنجیره تامین است: ترسیم وضعیت زنجیره های تامین کنونی، مشخص کردن تغییراتی که به بهینه سازی نرخ بازگشت سرمایه (ROI) کمک می کند، استفاده زیرکانه از فناوری ها، تحکیم روابط با شرکای اصلی، طراحی محصولاتی که از زنجیره های تامین ناقص پشتیبانی می کنند، اجرای روش های جدید در رابطه با مدیریت راهبردی هزینه ها و سایر موارد.
پوشش شامل مواردی مانند عوامل کلیدی موفقیت، روند های در حال پیدایش، نمونه های تحقیقاتی کامل از Nortel& GM می شود. یک سامانه مطلوب، باید تمامی سازمان ها و فعالیت ها ی زنجیره تامین را تحت پوشش قرار دهد. سامانه اطاعاتی مطلوب زنجیره تامین در نمودار زیر نشان داده شده است
(اطلاعات مبادله شده بین سازمان ها با پیکان نقطه چین نشان داده شده است).
توجه داشته باشید که اطلاعات در اختیار همه بخش های زنجیره تامین قرار دارد. به علاوه تعداد مسیرهای بازخورد نیز معرف یک سامانه منسجم است. وجود این نوع ارتباط ضروری بوده، زیرا امکان ارسال به موقع (JIT)، در زنجیره تامین را فراهم کرده، میزان موجودی انبار را به حداقل رسانیده و امکان نشان دادن واکنش به موقع و موثر نسبت به تغییرات را فراهم می کند. اطلاعات مربوط به فروش کالا به سرعت در زنجیره تامین منتشر شده و این امکان را فراهم می کند که مدیران به بررسی روند کار، برنامه ریزی در مورد ظرفیت، تخصیص مواد و مطلع سازی عرضه کنندگان د رزنجیره تامین بپردازند. جریان اطلاعات هم چنین امکان پرداخت بین سازمانی هزینه کالاها و خدمات را از طریق انتقال دهنده الکترونیکی سرمایه فراهم می کند. این امکان در مورد پرداخت سریع توسط اعضای زنجیره با وجود تمامی این موارد در جای خود اطمینان می دهد. اعضای زنجیره تامین به اطلاعات مورد نیاز خود دسترسی داشته و امکان تصمیم گیری و اقدام سریع تر و بهتر نیز فراهم می شود. اگر چه برخی ممکن است ادعا کنند که این دیدگاه در مورد آینده زودی رخ می دهد اما در حقیقت تغییرات به صورت تدریجی رخ می دهند. یکی از مزایای اینترنت، برطرف ساختن بسیاری از مشکلات مربوط به مبادلات سنتی B2B بود. یکی از کاربرد های اولیه اینترنت در مورد تجارت الکترونیکی B2B شامل توسعه VPN ها بود. اکنون از اینترنت تا حد زیادی برای مشاهده و وارد کردن اطلاعات استفاده می شود. با این وجود برنامه های آتی، چیزی فراتر از این روش هستند. اینترنت به ابزار تعاملی تری تبدیل خواهد شد که این امکان را فراهم می کند که برنامه ها نه تنها به مشاهده اطلاعات پرداخته بلکه بتوانند از آنها به خوبی استفاده نمایند. هم زمان با این انتقال، سامانه های تجاری از سامانه های عرضه کننده گرا به سامانه های مشتری گرا تغییر پیدا خواهند کرد. ما می توانیم 4 مرحله از پیشرفت به سوی ادغام بیشتر خریدار و عرضه کننده از طریق تجارت الکترونیکی B2B را در نظر بگیریم:1- وجود وب 2- تجارت الکترونیکی 3- ارائه اطلاعات-4 خودکارسازی. دو مرحله آخر، مشتری گرا هستند(موگلی،1999)
مقالات زیادی در رابطه با کاربرد سیستم های اطلاعات در زنجیره تامین نگاشته شده اند، مفهوم زنجیره تامین بر مبنای آرایش شبکه زنجیره ارزش که متشکل از موجودیت های موظف مجزا برای توسعه منابع و اطلاعات به منظور دستیابی به اهداف مدیریت اثربخش بر تامین کنندگان است، شکل گرفته است(لاو،2000).
در بازار B2B امروز، بسیاری از تامین کنندگان توانایی توسعه مرحله ای از عملکرد توزیع را دارند که با سازمان های مشتریان شان نیز سازگار است، تامین کنندگانی که به این قابلیت دست یابند مسلما قادر خواهند بود تا قرارداد های همکاری بیشتری را سهم خود نمایند، عملکرد توزیع مطبوع از طریق استفاده کارا و اثربخش از سیستم های ERP بدست می آید(Yusuf,et,2004). که می تواند جریان اطلاعاتی بهتری وقتی نیروی کار ماهر وجود دارد ایجاد نماید. و با زنجیره تقاضا برای بازار B2C ادغام گردد تا عملکرد سنجش نیازهای مشتری را بهبود بخشد.
2-2-7مزایا و معایب به کار گیری IT در زنجیره تامین
تکنولوژی ERP برای اصلاح چندپارگی اطلاعات در بین کسب و کار های بنگاه ها طراحی شده است. تا اطلاعات درونی و بیرونی سازمان را یکپارچه نماید(شریف،2005).
آقای کتیکیدیسس و دیگران در مقاله ای با عنوان کاربرد فناوری اطلاعات در تداراکات و زنجیره تامین در کشورهای جنوب شرق اروپا؛ وضعیت موجود و مسیر آینده و عواملی که به عنوان مزایا و معایب در به کارگیری سیستم های اطلاعاتی در زنجیره تامین مطرح کرده اند که به شرح زیر می باشد:
مزایای استفاده به ترتیب اهمیت اخذه شده در مقاله به ترتیب زیراست:
کیفیت بهتر اطلاعات، کمیت بهتر اطلاعات، انعطاف پذیری، کاهش زمان تاخیر، صرفه جوئی در هزینه، پیش بینی، برنامه ریزی منابع، کارائی عملیاتی بهتر، کاشه سطوح انبار، هزینه یابی دقیق تر، افزایش همکاری بین بخشی، افزایش هماهنگی با تامین کنندگان، افزایش هماهنگی با مشتریان و در نهایت افزایش فروش.
مشکلات موجود در به کارگیری سیستم های اطلاعاتی در زنجیره تامین بدین شرح است:
مقاومت کارکنان در برابر تغییر، کمبود منابع، کمبود مهارت، پشتیبانی ناکافی تامین کننده، هزینه های نامشهود، یکپارچگی با سیستم های موجود، یکپارچگی با سیستم هیا تامین کنندگان و یکپارچگی با سیستم های مشتریان.
مشکلات ردیابی(Tracking) کالا در زنجیره تامین:
سال ها قبل درمورد ردیابی برخی از کالاها مشکلاتی وجود داشت زیرا آنها به صورت فیزیکی از نقطه ای به نقطه دیگر در زنجیره تامین حرکت می کردند. برخی آنها در حین انتقال مفقود، برخی دزدیده و برخی نیز به مکان اشتباهی منتقل می شدند.
سایر محصولات نیز بنا به دلایلی مانند سفارش معوق، لغو سفارش یا عدم تائید از لحاظ کیفی ارسال نمی شدند. برخی از محصولات نیز هنگام انتقال به مقصد آسیب می دیدند. برخی نیز هنگام رسیدن به مرکز توزیع، فاقد بسته بندی مناسب، اجزای یا برچسب های اطلاعاتی لازم بودند. بخشی از محصولات نیز فاقد دستور لازم برای کنترل اجزای خطرناک یا سرهم کردن اجزای غیر خطرناک به صورت یک مجموعه پیچیده منسجم بودند. برخی از کالاها نیز با محدودیت حمل و نقل مواجه بودند.
گاهی اوقات کالاها انبار شده، سفارش آنها لغو گردیده و یا باز پس گرفته می شدند.
محصولاتی که با تخفیف عرضه می شدند یا تجزیه شده و یا برگشت می خوردند به خوبی در سامانه ثبت نمی شدند. کالاهای مازاد، بی ارزش یا تکراری نیز انبار می شدند. پرونده کالا های تقلبی به بخش حفاظت ارسال می شد. اما در سیستم ها ثبت نمی شد زیرا هیچ استاندار گزارش دهنده ای وجود نداشت.
هنگامی که مشتری سفارش خرید کالاهای مشابهی را به منبع دیگری ارائه می داد این کالا نسبت به سفارش مشابه، زودتر تحویل داده می شد. به علاوه کالاهای بی ارزش هم اصلا وجود نداشتند. مشکل ردیابی کالاهایی که بیش از اندازه یا کمتر از حد لازم عرضه می شدند یا مشتری از آنها ناراضی بود و یا اشتباه بود تقریبا هر روز وجود داشت.
برطرف ساختن مشکلات فرآیند ردیابی بدون وجود فناوری RFID به دخالت گسترده افراد برای بارکدها نیاز دارد. این بارکدها به اطلاعات محصول و تولید کننده محدود می شودند.
عیب بزرگ دیگری که در استفاده از بارکد وجود داشت این بود که امکان افزودن اطلاعات جدید به بارکدها وجود نداشته زیرا این برچسب ها به صورت یک جا چاپ می شوند. از سوی دیگر برچسب های RFID که قابل خواندن و نوشتن مجدد هستند می تواننند بر اساس نوع مدارشان هر موردی مانند زمان رسیدن، ارسال مجدد و حرکت در هر مکان و هر تاریخی را ردیابی کنند. اطلاعات می توانند تغییر پیدا کنند. زیرا فناوری RFID این امکان ار فراهم می کند که اطلاعات جدید به کد الکترونیکی محصول (EPC) برچسب ها ی موجود اضافه شوند. حجم داده هایی که یک برچسب می تواند بخواند به اندازه حافظه برچسب، محدوده خواندن و بسامد مربوط به آن بستگی دارد.
مداخله انسان برای برطرف ساختن مشکلات ردیابی به پیچیدگی رابطه ها در کارکرد های یکپارچه سازمان (EAI)، SCM، SRM، پایگاه داده های مجازی، سامانه های باز مانده، سامانه های بسته بندی و فناوری های میانی بستگی دارد. برای مثال برای مشخص کردن کالا های مفقود شده، آسیب دیده یا عرضه شده به بررسی گسترده اطلاعات داده در فایل ها و پایگاه داده ها، جمع آوری اطلاعات مورد نیاز در یک قالب استاندار و تحلیل داده ها در فایل های سامانه ثبت وقایع نیاز است. ردیابی سریع حرکت فیزیکی محصولات بدون وجود فناوری RFID امکان پذیر نیست. در صورتی که کالاها بر اساس اندازه، وزن، نوع و سایر ویژگی ها عرضه شوند، نمی توان با استافده از بارکدا به بررسی آنها در پایگاه داده ها پرداخت و یا پیام برخطی (آنلاین) را در مورد سفارش احتمالی یا اشتباه مربوط به کالای ارسال شده برای مسئولین ارسال کرد.
در صورتی که نتوان اطلاعات را درهیچ سامانه ای پیدا کرد آن گاه باید با استفاده از تماس تلفنی با افراد مهم، برگزاری جلسات و حضور در کنفرانس های محلی یا کشوری از نقطه سایر سهام داران حاضر در زنجیره تامین برای برطرف ساختن مشکلات ردیابی استفاده نمود. هنگامی که هیچ دستور العملی برای مشخص کردن استاندارد های مربوط به ثبت و گزارش رسیدن یا ارسال کالا و محموله وجود نداشته باشد، وجود رسید برای دریافت یا عرضه محصولات نیز همیشه امکان پذیر نیست. در زنجیره های تامینی که اکنون در بازار فعالیت می کنند و از RFID به ندرت استفاده می کنند، اختلاف اطلاعات بسیار زیاد است. ردیابی حرکت فیزیکی کالاها با سرعتی برابر با سرعت عرضه به بازار در پاسخ به درخواست رو به افزایش برای محصولات امکان پذیر نیست به ویژه در سطح ملی یا بین المللی و مانند حرکت سریع گروه های نظامی در مناطق جنگی.
با این وجود گاهی اوقات کالاها به جای این که از کامیون ها به محل بارگیری فرستاده شوند اشتباها برای مشتری ارسال می شدند. صفحه بین المللی به منظور افزایش میزان ظرفیت پذیرش و حذف اشتباهات پرهزینه، سامانه مبتنی بر RFID را راه اندازی کرد تا با استفاده از آن بتوان پالت ها را شناسایی کرد. این امر موجب شد که کارخانه بتواند به مدیریت فرآیند بارگیری بپردازد، سرعت بارگیری را افزایش داده و تعداد رانندگان ماشین های باربری مورد نیاز را کم کند.
اگرچه فناوری RFID با ردیابی سریع کالاها از محل بسته بندی گرفته تا محل خرید مشتری و گاهی فراتر از مرحله فروش موجب کنترل بهتر کالا های مفقودی یا اختلافات موجود می شود اما این فناوری مسئول ردیابی مشکلاتی که خارج از محدوده کنترل زنجیره تامین رخ می دهند، نیست. برای مثال کارمند سوپر مارکتی که محصول RFID اشتباهی را سفارش داده و وضعیت خودشان را به درستی در پایگاه داده های برخط(انلاین) ثبت نمی کند. برچسب در برگیرنده اطلاعاتی مانند مدت زمان عدم استفاده ازآنها می باشند. برای برطرف ساختن چنین مشکلاتی باید سامانه های اطلاعاتی باید زنجیره تامین را به روز کرد. ویا آنها با دیگر سامانه های EAI ادغام نمود بااین وجود تعداد مشکلات ردیابی با استفاده از فناوری RFID بسیار از کمتر از مشکلات بدون وجود آن است. بر طرف ساختن با استفاده از برچسب های RFID به سرعت و با دخالت کمتر انسان انجام می شود. مسئله مهم تری که وجود داشته نحوه تعامل انسان با زیر ساخت فناوری RFID و سامانه های تک منظوره و چگونگی گزارش اختلاف موجود یا مفقود شدن کالا است. هم چنین خدمات وب ، RFID که موجب یکپارچگی سامانه های مختلف( داخلی وخارجی) و روابط کاری ( تازمانی که پروتکل دسترسی ساده به اجزا(SOAP) بین سامانه ها اجرا می شود) می شوند نیز حائز اهمیت هستند. یک مشتری یا عرضه کننده می تواند با استفاده از خدمات وب RFID به هماهنگ سازی اطلاعات در برنامه های ساپ،اوراکل و بان، سامانه قدیمی گوبال و سامانه های تک منظوره برای زیر ساخت RFID بپرازد. سازمان برای استفاده از RFID باید جدای از خود این فناوری به افراد(مدیران و کارکنان) نیز توجه نماید. این مساله به ویژه در مورد تاثیر فناوری بر نحوه عملکرد سازمان، فرآیند های تجاری و برداشت مشتری از روش مورد استفاده سازمان برای برطرف ساختن مشکلات ردیابی و اجرای SCM از بخشی به بخش دیگر صدق می کند. شرکت ها به منظور حفظ وجهه خود تلاش کرده اند تا برای انتخاب و استفاده از فناوری RFID در زنجیره تامین از روش های موثر تر، بهتر و کم هزینه تری استفاده کنند. شرکت ها برای ادغام RFID با زیرساخت لجستیک (پشتیبانی) و IT موجود از روش هایی استفاده کنند که بر روال کار در سطح شرکت تاثیر منفی نمی گذارد. در صورتی که تغییر روال کار برای استفاده از فناوری RFID ضروری باشد شرکت ها باید در کل چرخه SCM در رابطه با مدیریت تغییرات سازمانی، اقداماتی را انجام دهند تا افراد هم زمان با حفظ حداکثر میزان بازده کار تغییرات ایجاد شده را نیز بپذیرند.
خریداران خواهند توانست در حالی که در مغازه هستند با ستفاده از تلفن های همراه مجهز به مرورگر خود و از طریق خدمات وب RFID وب گاه تولید کننده به بررسی قابلیت های محصول مورد نظر خود بپردازند. عمل خرید، دیگر شامل ایستادن در صفوف طولانی بخش پرداخت پول نخواهد بود. زیرا هم زمان با ترک فروشگاه، صورت حساب به حساب شخصی خریدار ارسال می شود. قفسه های هوشمند دارای برچسب خوانRFID به تولید کننده اطلاع خواهد داد که چه موقع محصولات را عرضه کند تا همیشه برای خرید در دسترس مشتری باشد(Myerson,2006).
2-2-8تغییر الگو در قابلیت ردیابی محصول
تغییر الگو در قابلیت ردیابی محصول با انتقال از فناوری بارکد به فناوری RFID آغاز شد. این امر به فناوری RFID در برطرف ساختن هرچه سریع تر و بهتر مشکلات ردیابی کمک کرده و از لحاظ اقتصادی، عملکردی، فنی و لجستیکی (پشتیبانی ) بر زیرساخت زنجیره تامین تاثیر گذاشته است(Myerson,2006).
2-2-9انتقال به فناوری RFID
در این بخش به دلایل انتقال از فناوری بارکد به فناروی (RFID) پرداخته می شود. مزیت فناوری RFID نسبت به بارکد و دیگر فناوری های جمع آوری خودکار اطلاعات، قابل اطمینان بودن در محیط های آاوده، مرطوب یا پر سر و صدا و انعطاف پذیری بیشتر در خواندن برچسب ها دریک محدوده پویش وسیع تر است. ما می توانیم این مزایا را به این مساله نسبت دهیم که فناوری بسامد رادیویی(RFID) دارای مزایایی بوده که فناوری بارکد فاقد آن است.
در مقایسه با برچسب های RFID (که به آنها فرستنده های خود کار نیز گفته می شود) که در آنها یک ریز تراشه کوچک رادیویی گنجانده شده، برچسب های بارکد، تکه هایی از کاغذ هستند که قطر خطوط سیاه رنگ آنها با یکدیگر متفاوت است. خوانندگان RFID (که به آنها پویشگر نیز گفته می شود) و پویشگر های بارکد به چهار روش متفاوت، برچسب های ضمیمه شده به کالاها را می خوانند.
اولین تفاوت بدین صورت بوده که پویشگر بارکد، برچسب های چاپ شده ای را می خواند که حاوی اطلاعات شناسایی یک محصول، کالا یا محموله باشد. دومین تفاوت این بوده خواننده RFID یک حوزه بسامد رادیویی را بوجود می آورد تا چند برچسب غیر فعال کرده و یا چند برچسب فعال را بررسی کند. این درحالی بوده که پویشگر بارکد برای برقراری ارتباط با برچسب بارکد فقط از خط دید استفاده می کند. برچسب های RFID را می توان به صورت یکجا خواند( برای مثال تا 50 برچسب در هر ثانیه) در حالی که در هرزمان می توان فقط یک برچسب بارکد را خواند. برخی از برچسب های RFID، اطلاعات خود را بعد از بسته بندی مجدد کالاها به صورت خودکار تغییر می دهند در حالی که اطلاعات برچسب های بارکد قابل تغییر نیست. به نمودار زیر رجوع کنید:
برچسب های RFID مربوط به یک جعبه از محصولات می توانند در برگیرنده اطلاعات بیشتری در مورد محصول و تولید کننده باشند تا برچسب های مربوط به یک محصول. این قابلیت موجب می شود که هم زمان با انتقال یک جعبه یا محموله در زنجیره تامین به باز کردن جعبه، بررسی برچسب تک تک محصولات، قراردادن مجدد محصولات درجعبه و بسته بندی مجدد آن نیاز نباشد.
این برچسب ها تازمانی که از کالا جدا نشوند یا تحتت تاثیر مواد مضر قرار نگیرند کارآمد بوده و در هنگام انتقال کاملا قابل رویت هستند. انتهای ضمیمه شده به این برچسب ها باید در جهت صحییح قرار بگیرند زیرا برخی از آنها نمی توانند به آسانی علائم امواج رادیویی را دریافت کنند. برچسب های بارکد برخلاف برچسب های RFID، قابل برنامه ریزی نیستند. هنگامی که اطلاعات بر روی برچسب چاپ شد نمی توان آن را تکمیل نمود یا مجددا نوشت. بدین معنا که نمی توان بارکدها را برای افزایش اطلاعات جدید مجدداً چاپ کرد.
اگر برچسب های بارکد یکبار چاپ شوند هم نمی توانند در برگیرنده اطلاعات مربوط به آنچه که در زمان انتقال کالا در زنجیره تامین رخ داده باشند. این برچسب ها فاقد اطلاعات ردیابی بوده و فقط در برگیرنده اطلاعات مربوط به محصول و تولید کننده هستند.
از سوی دیگر برچسب های قابل برنامه ریزی RFID می توانند هر اتقاقی از جمله زمان رسیدن، ارسال مجدد، حرکت درمکان و تاریخ مشخص وتغییر در شرایط محیطی را براساس نوع مدار این برچسب ها ثبت کنند. حجم داده هایی که یک برچسب می تواند بخواند به اندازه حافظه برچسب و محدوده بسامد آن بستگی دارد.
یک برچسب RFID با امکانات پیشرفته تر می تواند به نحوی برنامه ریزی شود که این مورد را مشخص کند که چه شخصی چه بخشی از اطلاعات ( نه فقط تولید کننده ومحصول) را بخواند و چه اطلاعات جدیدی را اضافه نماید. این قابلیت مانند تخصیص مزایایی به افراد یا گروه ها برای دسترسی به فایل یا فهرست راهنما، ارسال و دریافت هشدار برای وقایع مختلف مربوط به زنجیره تامین، میزان حساسیت داده ها برای هر کاربر، گروه، فایل یا فهرست راهنما و تعیین زمان مورد نظر برای تغییر اسم رمز باشد. امکان برنامه ریزی برچسب ها، قابلیتی بوده که فناوری بارکد فاقد آن است. زیرا اطلاعات برچسب بارکد فقط به محصول و تولید کننده محدود شده و برنامه نویس نمی تواند اطلاعات جدیدی را اضافه کند. این برچسب ها فقط یکبار چاپ می شوند.
فناوری RFID دارای سه محدوده از بسامد هست: کم، متوسط، زیاد. برچسب هایی که بسامد کمی دارند، غیرفعال بوده و محدوده خواندن کوچکی دارند. برچسب هایی که دارای بسامد متوسط هستند نیز غیرفعال بوده اما محدوده خواندن آنها کوچک نیست. برچسب هایی با بسامد زیاد،RFID فعال بوده و دارای محدوده خواندن گسترده تری هستند. برچسب هایی با بسامد بیشتر، برچسب های فعال دو طرفه هستند.
تمامی برچسب خوان ها هنگامی که فعال می شوند دامنه بسامد رادیویی را ایجاد می کنند. هنگامی که یک برچسب خوان به شناسایی و بررسی برچسب های فعال می پردازد. آنها را فعال می کند. این برچسب های غیر فعال، کوچک تر و سبک تر از برچسب های فعال هستند. برخی از آنها به سبکی برچسب های بارکد و یا حتی سبک تر از آنها هستند. هنگامی که برچسب ها ی فعال با استفاده از انرژی باطری وارد محدوده یک خواننده می شوند آنگاه خواننده در وضعیت خواندن قرار گرفته و برچسب ها را بررسی می کند. اگر چه این برچسب ها برای فواصل طولانی تر مناسب هستند. اما هزینه آنها به دلیل وجود مدار پیچیده تر و وزن باطری از هزینه برچسب های غیرفعال بیشتر است. با این وجود همزمان با افزایش میزان تقاضا، قیمت این برچسب ها کاهش پیدا می کند.
فناوری RFID از نوع غیرفعال در مورد کالاهای مجزا و بسته بندی شده، کارآمد است. از RFID های فعال و غیر فعال در وسایل نقلیه و بارگیری کالاهای بسته بندی شده استفاده می شود. از RFID فعال برای کالاهای سنگین تری مانند صندوق و جعبه استفاده می شود. وسایل نقلیه حامل این صندوق ها و جعبه ها در اکثر مواقع با یک برچسب RFID فعال همراه هستند. به عبارت دیگر برچسب های RFID غیر فعال برای کالاهایی کوچک تری مانند کتاب، لباس و سایر اقلام تک مناسب بوده در حالی که برچسب های RFID فعال برای کالاهای بزرگتری مانند جعبه و صندوق مناسب هستند.
یکی دیگر از مزایای برچسب های بارکد، این بوده که آنها صرف نظر از نوع مواد تشکیل دهنده محصول، بسته بندی و یا مواد مورد استفاده برای بسته بندی محصول، قابل خواندن هستند. در مقابل، برچسب های RFID با همه نوع مواد کار نمی کنند. این برچسب ها تا زمانی کارآمد هستند که مواد بسته بندی یا تشکیل دهنده محصول از مواد مضری مانند فلز یا مایعاتی نباشد که بر قابلیت خوانده شدن برچسب ها تاثیر منفی دارند.
فلزات آهنی، بدترین ماده برای این برچسب ها هستند. RFID، برای غذاهای کسنرو شده یا بطری سودا ترکیب خوبی نیستند. با این وجود از RFIDدر برخی بخش های صنعت غذا که در آنها مواد بسته بندی، مضر نیستند؛ استفاده می شود. برای مثال برچسب بسته های پلاستیکی حاوی مرغ. استافده از روش های مقرون به صرفه حایگزین روش بسته بندی با فلز به ویژه در جایی که به ذخیره سازی بدون وجود هوا نیاز بوده، شاید برای شرکت های کوچک تر امکان پذیر نباشد. فقط شرکت های بسیار بزرگ می توانند هزینه بالای تحقیق در مورد روش های بسته بندی جایگزین را تقبل نمایند.
یکی از روش های برطرف ساختن مشکل مواد بسته بندی مضر، لغو تنظیمات یا تضعیف علائم منتشر شده توسط برچسب است. با این وجود این کار درمحدوده خواندن کوچک و دیگر روش های محدود امکان پذیراست. روش دیگر، کاهش میزان مواد فلزی مورد استفاده در بسته بندی و با فاصله قرار دادن برچسب ازا این مواد است. سومین روش، انتقال برچسب به قسمت دیگری از محصول، صندوق یا جعبه به دور از مواد مضر می باشد. در حال حاضر از قوطی های بارکددار بدون هوا( مانند کنسرو سوپ مرغ) استفاده می شود تا زمانی که روش های جایگزین سامانه بسته بندی با فلز، راهی بازار شود.
یکی از دیگر از مسائل مربوط به فناوری RFID این بوده که خواننده نمی تواند با برچسبی که به صورت عمودی نسبت به آنتن خواننده قار گرفته ارتباط برقرار کند. این مورد مشابه وضعیتی بوده که در آن شما باید جهت آنتن رادیو یا تلویزیون خود ار تغییر دید تا تصویر یا صدای بهتری را دریافت کنید. هنگامی که علائم به خوبی دریافت نشود شما جهت آنتن را مجدداً برای دیگر ایستگاه های رادیویی یا تلویزیونی را دریافت نکنید. درصورتی که کالاها و صندوق های حاوی برچسب RFID نسبت به آنتن، عمود نباشند این مشکل نباید وجود داشته باشد. محدوده پویش برای دامنه بسامد رادیویی، بسیار گسترده تر از این محدوده برای بارکد است.
برخی از برچسب ها شاید نشان داده نشود و یا به درستی در صفحه رایانه بخش پرداخت پول نمایان نشود. این بدین معنا بوده که کالاهای برچسب دار موجود در سبد خرید باید در بخش پرداخت پول از سبد خارج شوند تا جهت آنتن برچسب ها اصلاح شود. مساله دیگری که وجود داشته این است که حتی اگر کالاهای برچسب دار به درستی در سبد خرید قرار داده شده باشند و تداخل علائم هم وجود نداشته باشد، وجود برچسب خوان RFID سیار (برای مثال خریدار) در فاصله نزدیک یک خواننده برای پویش کالاهای موجود در یک سبد خرید می تواند با بسامد رادیویی مود استفاده یک خواننده دیگر برای پویش اقلام متفاوت در یک سبد خرید دیگر که در همان نزدیکی قرار دارد تداخل پیدا کند.
تاکنون این مشکل، حائز اهمیت نبوده، زیرا امکان تداخل خوانندگان با یکدیگر اندک بوده است. هزینه برچسب خوان های RFID بسیار زیاد است. هم زمان با افزایش میزان تقاضا برای برچسب و تجهیزات سیار، قیمت برچسب خوان و برچسب های RFID کاهش پیدا کرده و استفاده از RFID در بخش خصوصی، دولتی و آموزش افزایش پیدا کرده است. وجود استانداردهایی برای فراهم کردن امکان به اشتراک گذاری بسامد های رادیویی و پهنای باند مشترک بین سامانه ها ضروری خواهد بود.
به همین دلیل، استفاده از RFID در زنجیره های تامین تولید، خرده فروشی و لجستیک مناسب تر خواهد بود. در این زنجیره برچسب خوان ها در نقاط راهبردی قرارداده شده اند تا در هنگام پویش کالا ها با یکدیگر تداخل پیدا نکنند(Myerson,2006).
2-2-10مفهوم واژه شناسائی از طریق امواج رادیوئی (RFID)
واژه RFID روشی برای شناسایی اتوماتیک است که متکی بر جمع آوری و بازیابی اطلاعات از راه دور از طریق ابزاری به نام تگ (برچسب) است. در واقع تگ آن چیزی است که برای شناسائی به اشیاء متصل می شود و از طریق امواج رادیوئی فعالیت می کند.
این فناوری سابقه ای دیرین دارد و می توان گفت تکنولوژی امواج رادیوئی (RF) از دهه 20 میلادی ارائه شده بود
در سال 1946 لئون درمین روس وسیله ای جاسوسی اختراع کرد که امواج رادیوئی را به اطلاعات صوتی تبدیل می نمود که این امواج صوتی نیز باعث ارتعاش یک دیافراگم می شد و در ازاء امواج مختلف دیافراگم نمودار های مختلف را ترسیم می نمود. این تقریبا اولین استفاده این چنینی امواج رادیوئی بوده کما اینکه در سال 39 ارتش بریتاینا برای تشخیص هوا پیماهای دوست از دشمن از این فناوری استفاده می نمود.
اما اولین کاربرد RFID به شیوه مدرن را می توان در سال 1973 و در لابراتوار علمی لوس آلاموس و توسط استیون دپ، الفرد کوئل و روبرت فریمن دانست(Landt Jerry,2001).
ضمن اینکه اولین امتیاز این فناوری با نام اختصار RFID در سال 1983 و به آقایی به نام چارلز والتون اهدا شد.
امروزه این فناوری کاربردهای بسیاری دارد که از جمله می توان به کارگیری در گذرنامه، پرداخت عوارض جاده ای، کنترل حرکت کالا– به عنوان جایگزین بارکد- در اتومبیل ها ، در کنترل حیات وحش و حتی حیوانات اهلی، در سیستم های انبارداری، کاشت در بدن انسان(ایمپلنت)، کتابخانه ها و سایر موارد کاربرد دارد.( Paolo Magrassi,2001).
در سال های اخیر با توجه به بحث به کارگیری RFID در کنترل حرکت کالا م هچنین انبارداری پیشنهاد به کارگیری این فناوری به عنوان توانمند ساز در زنجیره تامین ارائه شده است.
2-2-11مزایا و چالش های RFID
این گونه ادعا شده که RFID به افزایش کاردایی و بازده زنجیره تامین کمک می کند. زیرا این امکان فراهم می سازد که شرکت ها بتوانند اطلاعات مربوط به محصولات را ردیابی کرده و هم زمان با انتقال محصولات در طول زنجیره تامین بتوانند به نحوی بهتر و با انعطاف بیشتری به مدیریت آنها بپردازند. مزایای اصلی RFID عبارتند از: تشخیص دقیق هر کالا، ردیابی کالا هم زمان با حرکت آن در زنجیره تامین، به اشتراک گذاری اطالعات با شرکای تجاری، فراهم کردن امکان همکاری در رابطه با مدیریت موجودی کالا، برنامه ریزی، پیش بینی و تکمیل موجودی. در شرایط ایده آل هنگامی که RFID به طور کامل در مراکز توزیع اجرا شود نیاز به بررسی بارکد و شمارش دستی درمحل دریافت کالا را برطرف می کند. این امر موجب کاهش تعداد ساعات فعالیت کارکنان و کاهش میزان خطاهای انسانی در روش های کنونی بررسی بارکد می شود. بسیای از کارشناسان معتقد هستند که فناوری RFID به افزایش میزان دقت کمک کرده و بازده کارکنان در محل انبار را نیز افزایش داده زیرا اطلاعات بیشتری در دسترس خواهد بود. به علاوه برچسب خوان های RFID مستقر درمحل خروج، میزان دزدی کارکنان را نیز کاهش می دهند.
اگرچه مزایای استفاده از RFID متعدد بوده اما استفاده از این فناوری با چالش هایی نیز همراه است. بزرگ ترین چالش مربوط به استفاده گسترده از فناوری RFID، کنترل هزینه ها هم زمان با استفاده از مزایای مورد نظر است(Jones,2004). این هزینه ها فراتر از هزینه برچسب است. بر طبق مطالب عنوان شده توسط کانسینکس سازمان ها در کنار هزینه برچسب باید به هزینه استفاده از برچسب در مورد محصولات، هزینه خرید و نصب خوانندگان، هزینه ادغام سامانه آموزش، سازماندهی مجدد و هزینه پیاده سازی برنامه نیز توجه کنند. تحقیق اخیر Vijayaraman و Osky نشان می دهد که هزینه ها و مزایا، دغدغه های اصلی شرکت های اجرا کننده RFID هستند و دغدغه های بعدی آنها به ادغام و استاندارها مربوط است. دیگر تحقیق انجام شده که در زمینه مدیریت به ارائه مشاوره می پردازد نشان می دهد خرده فروشان می توانند از مزایای کاهش میزان موجودی انبار، کاهش هزینه نیروی کار انبار و فروشگاه و تعداد کالا های ذخیره شده که همگی به استفاده از فناوری RFID موبوط بوده استفاده نمایند. اما برخی از تولید کنندگان کم کار محصولات مشتری بعداز استفاده از این فناوری با هزینه های بیشتر و مزایای معوقه مواجه خواهند شد. برخی از فناوری RFID انتقاد کرده و می گویند که هزینه این فناوری بسیار زیاده بوده و درصورت اجرا شدن نمی تواند پاسخگوی سرمایه گذاری انجام شده باشد. علی رغم بررسی های اولیه انجام شده در مورد برچسب های RFID توسط تسکو موبوط به استفاده از برچسب برای کالاها هم چنان به عنوان دغدغه بسیاری از شرکت ها مطرح بوده زیرا هزینه برچسب ها و زیر ساخت مربوطه هنوز بیشتر از مزایای مورد انتظار است.بنابراین خرده فروشانی مانند ,وال مارت، از عرضه کنندگان می خواهندکه از برچسب RFID فقط در مورد صندوق ها و پالت ها استفاده کنند. یکی از نتایج چنین تغییری از سطح کالاها به سطح صندوق ها و پالت ها، توجه به دغدغه مربوط به حریم خصوصی بوده زیرا RFID به عنوان یک راه حل داخلی زنجیره تامین مطرح شده نه موردی که مستقیماً بر مشتری تاثیر گذار باشد(luckett,2004).
از دیگر چالش های مربوط به استفاده از RFID، عدم وجود استاندارهای جهانی مربوط به برچسب است. استانداردهای مربوط به فناوری RFID هنوز در حال تکامل هستند.شرکت یی پی سی کلوبلکه یک شرکت غیرانتفاعی بوده برای آماده سازی استاندارد های مربوط به برچسب ها با سازمان های عضو همکاری می کند. خرده فروشانی مانند وال مارت از عرضه کنندگان می خواهد که از استاندارهای EPC استفاده کنند. استاندارهای باز مربوط به برچسب خوان ها و برچسب ها در آینده به کاهش هزینه فناوری RFID کمک خواهند کرد( Vijayaraman& Osyk,2006).
2-2-12کاربردهای RFID
RFID در زنجیره تامین
در زمان زنجیره تامین فاقد فناوری RFID، در تعداد زیادی از شبکه های جهانی زنجیره های تامین در مورد SCM، برنامه ریزی زنجیره تامین (SCP)، اجرای زنجیره تامین(SEM)، بهینه سازی زنجیره تامین(SCO)، مدیریت رویداد زنجیره تامین( SCEM) و مدیریت نحوه عملکرد زنجیره تامین(SCPM). اکنون ما وارد عصر زنجیره تامین همراه با فناوری RFID شده ایم. زنجیره تامین دارای فناوری RFID، شبکه جهانی متشکل از عرضه کنندگان و متشریانی بوده که به تولید، ردیابی و عرضه محصولات دارای برچسب RFID می پردازند که از مواد خام تولید شده اند. اجزای نیمه ساخته نیز از چند منبع به چند مقصد عرضه می شوند. یک عرضه کننده با توجه به نقش سایر عرضه کنندگان می تواند درمورد کالای نیمه ساخته و مواد خام به عنوان عرضه کننده اصلی، هماهنگ کننده یا عرضه کننده جانبی فعالیت کند(Myerson,2006).
یک مشتری می تواند یک خرده فروش، عمده فروش، مدیرانبار، تولیدکننده یا حتی یک مقام اجرایی ارشد باشد. یک مشتری با توجه به نقش سایر مشتریان می تواند برای دریافت مقدار صحیحی از محصولات تکمیل دشه با جزئیات درست در زمان و مکان صحیح به عنوان مشتری اصلی، هماهنگ کننده یا مشتری جانبی عمل کند.
هر فردی در رابطه با انتقال محصولات و مواد در زنجیره تامین، نقشی را ایفا می کند. زنجیره تامین در برگیرنده تمامی تجهیزات، فعالیت ها و عملکرد در زمینه تولید محصول، نوشتن اطلاعات در برچسب ها ی RFID، خواندن و نوشتن برای ردیابی محصول در زیرساخت فناوری RFID و عرضه محصول به مشتری که سفارش داده است می باشد.
این زیرساخت با سامانه های تک منظوره ای مانند ERP,SCM، پایگاه داده های مجازی، سامانه های قدیمی و سامانه های بسته بندی جدید ادغام می شود.
نمودار زیر نشان دهنده این مورد بوده که یک تامین کننده چگونه در سطوح مختلف با دیگر تامین کننده گان ارتباط برقرار می کند(Myerson,2006).
این فرآیند با یک زنجیره تامین در مرحله 0 آغاز می شود که محصول ناتمام را از 2 زنجیره تامین در مرحله یک دریافت می کند. یکی از این دو زنجیره تامین نیز یک محصول ناتمام دیگر را از سومین زنجیره تامین در مرحله دو دریافت می کند که آن نیز به نوبه خود مواد خام را از زنجیره تامین چهارم در مرحله سوم دریافت می کند. دیگر زنجیره تامین در مرحله یک، محصولات ناتمام را به زنجیره تامین در مرحله 0 و محصولات تکمیل شده را به مشتری در مرحله یک ارسال می کند. مشتری مرحله یک که از زنجیره تامین 0 گذشته تا محصولات تکمیل شده را از زنجیره تامین مرحله یک دریافت کند. می تواند محصولات را به مشتریان مراحل پایین تر نیز ارائه دهد. یکی از این مشتری ها می تواند مجموعه ای از محصولات تکمیل شده را از زنجیره تامینی در مرحله سه دریافت کند. که محصولات ناتمام را به زنجیره تامین مرحله 0 نیز ارسال می کند.
در جایی که زنجیره تامین مرحله 0 برای مثال بر کالاهای بسته بندی مشتری متمرکز می شود زنجیره های تامین دیگر مراحل بر یکی از سه مدل کالاهای بسته بندی شده مشتری، تولید یا سفارشی سازی انبوه و یا ترکیبی از این دو یا سه مدل تمرکز می کنند. هم زمان با هرچه بیشتر جهانی شدن زنجیره های تامین و همکاری آنها با استفاده از روش استانداری که فراتر از محدوده های جغرافیایی و بین سازمانی بوده، تعامل عرضه کنندگان و مشتری نیز پیچیده تر نیز می شود. یکی از روش های مدیریت تعامل پیچیده مشتری و عرضه کننده، مدیریت فرآیندهای تجاری تعاملات زنجیره تامین است. این کار از طریق SCM قابل اجرا بوده که شامل اصول تجاری برنامه ریزی، هماهنگ سازی، ادغام، مدیریت، زمان بندی، کنترل، تولید، ردیابی و عرضه محصولات در سرتاسر زیرساخت فناوری RFID می باشد.هدف SCM افزایش میزان رویت پذیری و سرعت محصول از طریق ارتقای روش های مورد استفاده در زیر ساخت RFDI برای خواندن ونوشتن سریع اطلاعات ردیابی در حالی بوده که منابع داخلی زنجیره تامین را با منابع خارجی ادغام می کند.
با این وجود فرآیند های تجاری بخشی از SCM هستند. رویت پذیری محصولات و روش های مدیریت از دیگر از اجزای SCM هستند.
ما برای کارآمد ساختن این مبنا به لایه بعدی رفتیم که در آن بر روش های مورد استفاده در زیرساخت فناوری RFID تمرکز شده است. نحوه انتخاب روش ها به فرآیند های تجاری لایه سوم بستگی دارد. نوع فرآیند های تجاری بکاربرده شده تا حد زیادی به روش و اصول مدیریت مورد استفاده برای مدیریت ساختار زنجیره تامین بستگی دارد.
برای مثال در صورتی که سازمان به اجرای فرایند مدیریت مشارکتی تمایل داشته باشد. آن گاه ما مجموعه ای از فرآیندهای تجاری را مطرح می کنیم که افراد شرکت کننده و سهام داران از آنها استقبال می کنند. از سوی دیگر در صورتی که سازمان روش دیگری از مدیریت را انتخاب کند ما نیز فرآیند های تجاری متفاوتی را مطرح می کنیم که مدت زمان لازم برای پذیرش آنها توسط افراد شرکت کننده و سهام داران، متفاوت خواهدبود. فرآیندهای تجاری و روش های مدیریت مربوطه، هرچه که باشند، راهبرد باید کاملا مشخص باشد. تا به تبدیل این اصول به فرآیندهای تجاری (و دیگر اقدامات لازم که مدیران و تصمیم گیرندگان انجام خواهند داد) در بخش های مختلف ساختار زنجیره تامین کمک کند(Myerson,2006).
آنچه که همراه SCM بوده SCP با فناوری RFID بوده که شامل تعامل تقاضا و عرضه با استفاده زیرساخت RFID به منظور ردیابی محصولات در بخش های مختلف زنجیره تامین بوده تا به تقاضای مشتری پاسخ داده شود. این مورد اغلب در برگیرنده برنامه ریزی شبکه، ظرفیت، تقاضا، منابع تولید، زمان بندی و منابع جایگزینی و عرضه می باشد.
مساله مهم تر، پیش بینی تغییرات عرضه و تقاضا در حالی بوده که مدیران و مسئولین اجرائی مشغول برنامه ریزی فرآیند تولید هستند. SCP با ایجاد مجموعه ای از عرضه کنندگان در پاسخ به پیش بینی خریداران و با هماهنگ سازی فناوری RFID برای بهینه سازی روند عرضه محصولات به منظور ایجاد توازن بین تقاضا و عرضه در یک زمان مشخص سر و کار دارد.
زیرساخت RFID، جایگزین احتمالی سامانه SCIV( رویت پذیری موجودی کالای زنجیره تامین) بوده زیرا عمل ردیابی RFID به افزایش میزان رویت پذیری محصولات ردیابی شده کمک می کند.
چالش های پیش روی در استفاده از RFID
سوهانگ لی و دیگران در مقاله ای با عنوان ‘فناوری تشخیص امواج رادیوئی، کارکردها، چالش های فنی و استراتژی ها’ (Sohong Li, et al,2006) خلاصه ای از چالش های پیش روی فناوری RFID را به صورت زیر بیان نموده اند:
هزینه چالش های فنیهزینه تگ های غیرفعال از 20 سنت تا 1 دلار متغیر است.برای هر فروشگاه تا 100 هزار دلار خواندن و مدیریت داده لازم است.35 تا 40 میلیون دلار برای یکپارچگی RFID با سیستم های اطلاعاتی فعلی لازم است.استاندارهیچ استاندار عمومی مقبولی وجود نداردانتخاب تگ و تگ خوانفرکانس برچسب ها طرح آنتن برچسب خوانطراحی آنتن برچسب نرخ خواندن اطاعاتصحت خواندن اطلاعاتمدیریت داده هاکیفیت و انطباق داده هائی که توسط ابزار RFID ایجاد شده اند.خواندن اشتباه و یا چندگانه برچسب هاداده های معتبر و اشتباهاستفاده صحیح از حجم عظیم داده هایی که ایجاد شده اندیکپارچگی سیستمادغام سیستم های RFID و داده هایی که تولید کرده اند با دیگر کارکردها و دیتابیس های عملکردیامنیتاستراق سمعحملات ردیابیبرچسب و برچسب خوان های تقلبیحملات فیزیکی پنهانیانکار توافقات صورت گرفته برای خدمت رسانی
نگاره 1-2 چالش های پیش رو در بکارگیری RFID
2-2-13 امکان پذیری RFID از لحاظ اقتصادی
هنگام بررسی امکان پذیری RFID از لحاظ اقتصادی باید از این مساله مطمئن شوید که میزان مخاطره به حد قابل قبولی کاهش پیدا کرده است. برای مثال مخاطره هایی مانند: عدم کاهش میزان کار، هزینه نگهداری زیاد بدون یکپارچه سازی اطلاعات، ارسال نادرست یا کاهش تعداد کالاها، قیمت گذاری نادرست و احتمال افزایش هزینه مدیریت معاملات.
عواملی که باید در بررسی هزینه ها و مزایا در نظر گرفته شوند عبارتند از:
بهینه سازی زنجیره تامین
مسائل مربوط به حریم مشتری
چالش های امنیتی
چالش های عملکردی و IT
چالش های لجستیکی (پشتیبانی )
چالش های مدیریت برنامه
آموزش
چالش های مربوط به اجرای استاندار
هم چنین نحوه محاسبه ROI برای مشخص کردن بهترین بازده روش های مختلف سرمایه گذاری نیز حائز اهمیت است. برای اجرا کردن RFID، ROI مبتنی بر روش ارزش خالص( که به آن ROI ارزش زمان نیز گفته می شود) روش بهتری بوده زیرا گردش وجه به احتمال زیاد از یک سال به سال دیگر دچار نوسان شده و فناوری RFID و استانداردها به دلیل ارتقای فرآیندهای تجاری مطرح شده توسط این فناوری برای ردیابی و قابلیت رویت سریع تر محصولات، کامل تر خواهند شد.
درکنار نوسانات گردش وجه، ROI ارزش – زمان هنگامی مفید بوده که شرکت بعد از شروع پروژه، هزینه سرمایه ای اضافی را پذیرفته باشد( برای مثال پروژه تحقیقاتی آزمایشی تا یک پروژه تولید کامل). این نوع روش محاسبه هم چنین زمانی مفید واقع شده که شرکت برای ایجاد تجهیزات بزرگ به منظور آماده سازی زیرساخت RFID طی یک مدت زمان مشخص سرمایه گذاری انجام دهد، بدین معنا که سرمایه گذاری یک بار انجام نمی شود. انتخاب روش سرمایه گذاری به این موارد بستگی دارد: الزامی بودن یا نبودن استفاده از فناوری RFID برای شرکت، پیچیدگی فناوری RFID که شرکت باید اجرا کند و وابستگی شرکت به مجموعه ای از چند عرضه کننده( برای مثال عرضه کنندگان مرحله اول که به عرضه کنندگان مرحله دوم وابسته هستند و به همین تربیب).
بهینه سازی زنجیره تامین
کلید اصلی هماهنگ سازی زنجیره تامین، وجود استاندارهای باز جهانی برای فناوری های RFID بوده که دارای قابلیت تعامل هستند. سازمان های استاندار فعال در زمینه استاندارRFID عبارتند از: EPC Global Inc، سازمان بین المللی استاندار(ISO) و سازمان ملی استاندار آمریکا، با این وجود ماهیت شبکه های SCM موجب پیچیده شدن فرآیند هماهنگ سازی می شوند.
اساس اجرای فرآیند هماهنگ سازی، مدیریت فرآیند تجاری به عنوان مبنای ردیابی و رویت پذیری RFID، نظارت بر فعالیت های تجاری، تحلیل و بهینه سازی است. همان طور که گفته شد وجود فرآیند های تجاری RFID برای بهینه سازی موفق روش هماهنگ سازی زنجیره تامین، حائز اهمیت است.
مسائل مربوط به حریم مشتری
هزینه حفظ بسیار کمتر از هزینه دادخواست های مطرح شده در مورد نقض حریم است. یکی از روش هاس پائین نگهداشتن هزینه ها، ارائه سازو کاری برای غیرفعال سازی عملکرد امنیتی برچسب RFID در زمانی که قسمت پرداخت پول مشغول پویش کالا ها است. این امر موجب می شود که مشتری بتواند حتی هم زمان با ورود به حوزه بسامد رادیویی تولید شده یک برچسب خوان دیگر RFID با کالای خود از فروشگاه خارج شود. در صورتی که برچسب به خوبی غیر فعال نشوند. جستجو کننده شبکه بی سیم می تواند اطلاعات را از برچسب های RFID محصولات خریداری شده موجود در سبد خرید بدست آورد.
به سامانه ردیابی RFID Gillette در فروشگاه وال مارت ماساچوست نگاهی می اندازیم. این سامانه کارآمد بود اما سرانجام بنا به مسائل مربوط به حریم توسط یک نسخه جدید جایگزین شد. هنگامی که کالایی از فقسه خارج می شد سامانه ردیابی قدیمی تر متوجه می شد، سپس از فرد خریدار عکس می گرفت و این عکس را با عکس را با عکس گرفته شده در محل پرداخت پول مقایسه می کرد. سامانه جدید، قابلیت عکس گرفتن را حذف کرد.
دیگر مساله مربوط به حریم که دیسکن مطرح کرده نمایش مواردی بر روی پویشگر، هم زمان با نزدیک شدن شخص به بررسی کننده فعالی که در مقایسه با بررسی کننده غیرفعال، دارای منطقه پویش گسترده تری است) می باشد. پویشگر می تواند موارد زیر را نشان دهد:
نوع
مضمون اطلاعات
محتوای ساک یا کیف دستی
نوع کارت اعتباری که شخص به همراه دارد
ارتباط با RFID که کاربر گذرنامه موجود در جیب لباس را شناسایی می کند.
چالشی که وجود داشته اطمینان از این مساله بوده که مسائل مربوط به حریم مشتری نادیده گرفته نشده واین حریم هنگام استفاده از فناوری RFID حفظ می شود.
چالش های امنیتی
یافتن شبکه بی سیم توسط خود شخص نسبت به یافتن این شبکه توسط یک دستگاه متحرک، برجسته تر است. این سامانه برای یافتن برچسب ها ی RFID به تجهیزات بی سیم احتیاج ندارد و با استفاده از مدرک یا کارت جعلی می تواند از بررسی های فیزیکی عبور کرده و سامانه ای را پیدا کند که از برچسب RFID برای نظارت بر حرکت افراد حاضر در کنفرانس استفاده می کند. این یک خیال پردازی نبوده و دسامبر سال 2003 در وایس متییکن در یک مرکز کنفرانس رخ داد. این افراد عمل گرا تمایل نداشتند که در رابطه با جایگاه خود در کنفرانس، تحت نظر باشند.آنها می خواستند نشان دهند که این برچسب ها صرف نظر از امنیت فیزیکی موجود، موجب نقض حریم خصوصی افراد می شوند. با این حال این روش برای رسیدگی به مساله نقض حریم شخصی افراد مناسب نبود. فرض کنید که مساله از پیدا کردن یک سامانه فراتر رود و برچسب های غیرفعال RFID از روی محصولات پاک شوند، با برچسب های جعلی جایگزین شده و برچسب های همراه با اطلاعات اصلی RFID به محصولات مشابهی دریک جعبه دیگر چسبانده شوند. به این روش سرفت گفته می شود.
چالش های عملی و IT(سخت افزار، نرم افزار، سازگاری سامانه، تخصص افراد)
برخی از چالش هایی که مسئول ارشد فناوری با آنها مواجه می شود عبارتنداز: اصول نظارتی شرکت از کارکنان IT برای انجام وظایف خود حمایت نمی کند، تعیین کنندگان خط مشی نمی توانند به خوبی با سهامداران مختلف ارتباط برقرار کنند و دیدگاه مشخصی در مورد نقش فناوری RFID در رابطه با ارتقای قابلیت ردیابی محصولات وجود ندارد. CTO هم چنین با چالش هایی مانند: تغییر سریع فناوری، بودجه نامناسب، استفاده نامناسب از کارکنان، مسائل مربوط به ادغام شرکت و عدم توافق صحیح بر سر استاندارد سازی تجهیزات، نرم افزار ها، اصول و خط مشی ها نیز مواجه است.
هم چنین در دستور جلسه CTO مواردی مانند بررسی ها و به روز رسانی های نامناسب استانداردها، کالاها، خط مشی ها، اصول و انتظارات، عدم کیفیت استانداردها در مورد سخت افزار ها و نرم افزارهای ارتقادهنده سرعت خوانده شدن برچسب در رایانه ها، مشکلات مربوط به تعامل بسترها، نرم افزار و سخت افزارهای مختلف علی رغم اینکه استاندارد های مربوط به تعامل در حال تکامل هستند مطرح شده اند. از دیگر موارد مطرح شده در دسترو جلسه می توان به عدم وجود استاندارد مربوط به نزدیکی آنتن ها برای نوع فناوری RFID فعال، عدم وجود استاندارد برای به اشتراک گذاری بخش های قابل خواندن بین چند برچسب خوان، استانداردهای جهانی در حال پیدایش EPC که در مورد فناوری RFID با استاندارهای ISO بیشتر سازگار هستند و مساله ادغام اطلاعات فاقد ساختاری مانند پست الکترونیکی، ویدئو و XML با ورودی RFID اشاره کرد.
چالش لجستیکی(پشتیبانی)
تعیین لجستیک مربوط به زنجیره های تامین به میزان پیچیدگی فرآیند ادغام افقی و عمودی زنجیره تامین، روش های تجاری مورد استفاده، نوع ضوابط مدیریت مواردی که شرکت اجرا کننده سامانه SCM باید آنها را اجرا نماید و نوع فعالیت سازمان بستگی دارد. این مورد به نوع اطلاعات مورد نیاز مشتری، سرعت ارائه این اطلاعات به انها و میزان رویت پذیری انتقال محصولات که مشتری درخواست می کند بستگی دارد.
این مورد همچنین به موارد مورد نیاز سازمان برای سامانه SCMمانند تولید بعد از سفارش،سفارشی سازی،تولید قبل از سفارش و تکمیل مداوم و مقطعی موجودی کالا نیز بستگی دارد. برخی از شرایط برای تولید انبوه و برخی برای سفارشی سازی انبوه مناسب هستند. سایر موارد، ترکیبی از هر دو هستند.
یکی دیگر از مسائل مهم این بوده که بررسی، تعمیر و پشتیبانی از محصولات دارای خدمات پس از فروش چگونه باید انجام شود و چه کسی هزینه بسته بندی و ارسال این محصولات به بخش پشتیبانی و تعمیر را متقبل می شود.
یکی از مسائل مهم، مدل تکامل سازمانی است. در صورتی که سازمان به حدی تکامل پیدا نکرده باشد که بتواند سامانه فرعی SCM(لجستیک SCM) را طراحی کرده، توسعه دهد و اجرا نماید. نحوه پیمانه بندی، سازماندهی، اولویت بندی و شبیه سازی اجزا مهم نخواهد بود و اجزا به خوبی کار نخواهد کرد. ما برای بررسی میزان تکامل سازمان به منظور استفاده از زیرساخت فناوری RFID در لجستیک، این سامانه را به پنج مرحله تقسیم کرده ایم و قبل از رفتن به مرحله جدید، هر مرحله را برطبق معیارهای خاصی ارزیابی می کنیم. اولین مرحله بیانگر این مطلب بوده که سازمان تکامل پیدا نکرده است. این مدل دارای 5 مرحله است: مطالعات مقدماتی، پروژه های لجستیک، فعالیت های سازمانی، رویت پذیری لجستیکی و بهینه سازی لجستیکی.
چالش های مربوط به مدیریت برنامه
یک سازمان قبل از آماده سازی راهبردی RFID باید بخشی را برای مدیریت برنامه RFID ایجاد کند. این بخش باید توسط فردی اداره شود که بتواند بر برنامه انتخاب و پیاده سازی RFID نظارت کرده، گزینه راهبردی را برای ایجاد زیرساخت RFID ارائه دهد و از طریق بسترهای میان افزاری با سامانه های بازمانده مرتبط نماید. این شخص باید بتواند به یکپارچه سازی پرووژه های سازمان بپردازد و ROI ایده الی را در دراز مدت کسب نماید. مساله مهم تری اینکه فهرستی از اقدامات زیر را باید آماده شود تا بتواند میزان مشارکت افراد را مشخص نموده و میزان موفقیت برنامه پیاده سازی RFID را ارزیابی کند:
طرح راهبردی RFID برای کل سازمان
طرح پروژه
مسائل مربوط به حریم مشتری و امنیت
بودجه : بودجه اولیه، عملکرد، تغییرات
به کارگیری کارکنان
متدولوژی و روش ها
برنامه های آموزشی
سرمایه گذاری
استانداردها
مدیریت ریسک
سایر اقدامات را می توان اضافه نمود برای مثال:
ارتباط پروژه ها
مدیریت تغییرات
فهرست فعالیت های مربوط به پروژه
محدویتها
مسائل مربوط به یکپارچه سازی ITو سازمان
بررسی نحوه پیاده سازی
مدیریت پیکره بندی
مهندسی مجدد فرآیند تجاری
آموزش و تعلیم
ارائه دستور العمل های مربوط به انتخاب تجهیزات و میان افزار های مربوط به مرتبط سازیRFID به سامانه های قدیمی شرکت به مدیران ارشد و مسئولین سطح عملیات تا حدی نیاز به آموزش را برطرف می کند. ضمن اینکه برای آشنائی با این فناوری گواهینامه هایی مانند RFID Comp TIA+ ارائه شده که به کمبود مهارت ها و اطلاعات فنی RFID مورد نیاز برای پیاده سازی موفق فناوری در موارد زیر می پردازد:1- نصب، پیکربندی و نگهداری سخت افزار و نرم افزارRFID 2- نظرسنجی ها و تحلیل وب گاه و 3- انتخاب، به کارگیری و آزمایش برچسب ها. چالش موجود، آموزش مدیران ارشد و مسئولین سطح عملیات در مورد انتخاب و اجرای فناوری، بدون توجه به فروشنده است.
چالش های مربوط به اجرای استاندار
وجود استانداردها برای استفاده از RFID در زنجیره تامین ضروری است. در رابطه با آماده سازی استاندارها برای بسامدها و کاربردهای مختلفRFID، اقدامات زیادی انجام شده است. استاندارد های RFID(استانداردهای کنونی و پیشنهاد شده) به موارد زیر تقسیم می شوند:
پروتکل رابط هوایی: روش برقراری ارتباط برچسب ه و خوانندگان
محتوای داده ها: روش سازماندهی و قالب بندی داده ها
منطبق سازی: روش بررسی تطبیق محصولات با استانداردها
کاربرد: نحوه استفاده از استاندارها در رابطه با برچسب ها
روند کنونی، تعیین استانداردهای جهانی یکپارچه است. برای مثال در بخش پروتکل رابط هوایی، شرکت یی پی سی، پروتکل نسل دومی (Gen2) را ارائه کرده که با کلاس 0 و 1 سازگار نبوه و به عنوان یک استاندارد جهانی، بیشتر با استانداردهای ISO سر و کار دارد. Gen2 در دسامبر سال 2004 تائید شد. فروشندگان RFID که بر روی استانداردISO UHF کار می کردند کار بر روی Gen2 را نیز آغاز نمودند. هرچه قدر که کیفیت استانداردهای کلاس EPC global مورد استفاده فروشندگان و میزان جهانی بودن آنها بالاتر باشد فروشندگانی که ملزم نشده اند با رغبت بیشتری از فناوری RFID استفاده خواهد کرد. زیرا این امکان وجود دارد که برای افزایش میزان بازده به تعامل محصولات آنها با محصولات سایر فروشندگان نیاز باشد. چالش موجود، توسعه استانداردهای جهانی برای فناوری RFID در چهار بخش است: رابط هوایی، محتوای داده ها، میزان تطبیق و کاربرد.
بعد از آشنائی با مفهوم مدیریت زنجیره تامین و کاربرد RFID در آن به بررسی آمادگی می پردازیم.
در ادبیات سازمان و فناوری مباحث بسیاری برای ارزیابی آمادگی سازمان در زمینه های گوناگون مطرح شده است، از آن جمله می توان به مدل های آمادگی تکنولوژیک سازمانی، مدل های بلوغ سازمان و مباحث آمادگی الکترونیکی اشاره نمود.
مدل بلوغ زنجيره تامين
این مدل بر اساس مدل بلوغ قابلیت(CMM) که توسط انستیتوی مهندسی نزم افزار دانشگاه کارنگی ملون، درسال 2002 ارائه شده بود، توسط دکتر کوین مک کورمک و دکتر ار چی لوکامی عرضه شده است. این مدل دارای 5 مرحله به شرح زیر است.
نمودار مدل بلوغ زنجیره تامین
تک کاره
رویه های زنجیره تامین ساخت نیافته و ضعیف هستند، سنجه های فرآیند در جای خود نیستند، کارها و ساختار سازمانی بر اساس فرآیندهای افقی زنجیره تامین بنا نشده اند، عملکرد فرآیندها غیر قابل پیش بینی هستند. اهداف( اگر هدفی تعریف شده باشد)، به دست نمی آیند و هزینه های زنجیره تامین بالاست، رضایت مشتری و همین طور کارکردهای اشتراکی پائین است.
تعریف شده:
فرآیند های پایه زنجیره تامین تعریف و مستند شده است، کارها و ساختار سازمانی پایه کماکان سنتی است، عملکرد فرآیند ها بیش از قبل قابل پیش بینی است، اهداف تعریف شده است ولی غالبا به دست نمی آیند، غلبه بر عملکرد های متعدد تلاش های قابل توجهی را در محدوده سازمان به خود اختصاص داده است و با عث عدم توجه به اهداف می شود. هزینه های زنجیره تامین کماکان بالاست ولی رضایت مشتریان رو به افزایش است.
پیوند یافته:
این مرحله نشان دهنده یک جهش است، مدیران، مدیریت زنجیره تامین را با نیات ونتایج راهبردی به کار می گیرند. پهنه وسیعی از کارها و ساختار مربوط به مدیریت زنجیره تامین در جای خود و در بالای عملکرد های سنتی قرار گرفته است. همکاری بین عملکرد های سازمانف تامین کنندگان و مشتریان شکل کار تیمی پیدا می کند به گونه ای که سنجه ها و اهداف مدیریت زنجیره تامین که به صورت افقی بدست می آیند به اشتراک گذارده می شوند. عملکردها قابل پیش بینی تر می شوند و اهداف نیز معمولا بدست می آیند. تلاش ها برای بهبود مستمر ریشه ای تر شده و عملکرد بهبود می یابد، هزینه های مدیریت زنجیره تامین کاهش می یابد و روح یگانگی جایگزین نا امیدی می شود. مشتریان درگیر فرآیند بهبود مستمر می شوند و رضایت آنها به صورت چشم گیری افزایش می یابد.
یکپارچه:
سازمان و تامین کنندگانش در سطح فرآیند همکاری می کنند. کارها و ساختار سازمانی بر اساس رویه های مدیریت زنجیره تامین بنا می شوند و عملکردهای سنتی، بر اساس تناسب شان با مدیریت زنجیره تامین، شروع به ناپدید شدن می کنند. سنجه ها و سیستم های مدیریتی SCM به صورت عمقی در سازمان تعبیه می شوند. فن های پیشرفته SCM مانند پیش بینی و برنامه ریزی مشترک با مشتریان و تامین کنندگان برجسته تر می شود. عملکرد ها فرآیند ها بسیار قابل پیش بینی می شود و اهداف به صورت قابل اعتمادی بدست می آیند، اهداف بهبود فرایند بسیار قابل پیش بینی تنظیم می شوند و از طریق صمیمت و اعتماد بدست می آیند، هزینه های SCM به صورت چشم گیری کاهش می یابد و رضایت مشتری و روح یگانگی تبدیل به مزیت های رقابتی سازمان می شود.
مبسوط:
رقابت بر مبنای زنجیره تامین چند شرکته شکل می گیرد، همکاری در بین موجودیت های حقوقی در جائی که فنون پیشرفته SCM اجازه انتقال مسئولیت بدون تغییر مالکیت حقوقی را می دهد شکل می گیرد و به صورت و به صورت روتین در می آید، تیم های زنجیره تامین چند شرکته با فرآیندها، اهداف و اختیارات گسترده بوجود می آیند. اعتماد، وابستگی متقابل و روح یگانگی اجزا زنجیره تامین را با هم در ارتباط نگه می دارد.
فرهنگ مشتری مداری و همکاری و به صورت افقی در زنجیره جای می گیرد و عملکرد فرآیند ها و قابلیت اطمینان سیستم های گسترده سنجیده می شوند و سرمایه گذاری های مشترک در ارتقاء سیستم ها به اشتراک گذارده می شوند(McCormack,Lockamy,2004).
آمادگی الکترونیکی
امروزه عمومی ترین واژه برای بیان توان سازمان در به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات واژه آمادگی الکترونیک است.
کشورها می توانند با استفاده از مدل های ارزیابی آمادگی الکترونیکی وضعیت موجود خود ار از ابعاد مختلف با یک روش منسجم و جامع اندازه گیری کنند و سپس با توجه به نتایج این ارزیابی برنامه ریزی کنند.
نوآوری های مبتنی بر تکنولوژی در زندگی امروز انسان نقش کلیدی ایفا می کننند. اینترنت از جمله نمادهای عمده این فناوری ها است که به تاثیر گذارترین پدیده در زندگی انسان قرن بیست و یکم تبدیل شده است تاثیر گذاری این پدیده تا به حدی گسترده است که منجر به ظهور مناسب جدید در روابط بشر شده است. برای نمونه می توان به مفاهیمی مانند تجارت الکترونیکی، دولت الکترونیکی و.. اشاره کرد.
هم چنان نکه انقلاب دیجیتالی وارد دهه سوم عمر خود می شود دولت هیا بیشتری اهمیت استفاده از فناوری اطلاعات برای تامین خدمات بهتر برای شهروندان خویش و بهبود وضعیت و موقعیت اجتماعی خود را در می یابند. با توجه به دغدغه گسترش شکاف دیجیتالی در جهان، رهبران کشورها در صدد برآمده اند، تا از توان و قدرت تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات در دولت، کسب و کار و سازمان های مدنی برای رسیدن به توسعه استفاده کنند. با به کارگیری موثر تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات، هر کشوری می تواند به آمادگی مطلوب در زمینه های زیر ساخت، فراهم بودن دسترسی به تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات برای بخش عمده ای از جمعیت کشور و چارچوب مناسبی از قوانین و مقررات برای استفاده از تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات دست یابند.
به منظور دست یابی به این اهداف بایستی با سرعتی چشم گیر به توسعه و گسترش ظرفیت های موجود خود بپردازند تا بتوانند در جامعه و اقتصاد دیجیتالی مشارکت کرده و از منابع آن بهره مند شوند. این ظرفیت با میزان آمادگی الکترونیکی سنجیده می شود. می توان گفت آمادگی الکترونیکی به معنای میزان و اندازه مشارکت هر جامعه یا سازمان در دنیای شبکه ای است. معیار برآورد این آمادگی، پیشرفت های نسبی جامعه و سازمان در زمینه های مهم فناوری اطلاعات و ارتباطات و کاربرد آن است.
مشخص است که همه جوامع و سازمان ها از آمادگی یکسانی برخوردار نیستند، هر جامعه توان بالقوه ای دارد، ممکن است جامعه و سازمانی از نظر آمادگی در برخی از ابعاد فناوری اطلاعات و ارتباطات مناسب ارزیابی شود،اما قادر به استفاده و بهره برداری از آنها نباشد.
با استفاده از ارزیابی میزان آمادگی الکترونیکی جوامع می توانند وضعیت موجود خود را از ابعاد مختلف توسعه تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات مورد بررسی قرار دهند و سپس با توجه به نتایج این ارزیابی برای توسعه تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات برنامه ریزی کنند.
اما ارزیابی تنها کافی نبوده و تصمیم گیرندگان در بکارگیری این ابزار باید بدانند که فناوری اطلاعات و ارتباطات چگونه می تواند به جامعه یا سازمان شان در جهت رسیدن به مزایای اقتصادی و اجتماعی یاری دهد.دوم آنکه باید گام های مؤثرتری در جهت کاربرد ثمربخش و پایدار فناوری اطلاعات و ارتباطات بردارند تا آسانتر به اهداف توسعه خود دست یابند.
در زیر به بررسی تعدادی از مدلهای ارزیابی آمادگی (الکترونیکی) می پردازیم این قسمت با استفاده از مقاله ارائه مدل ارزیابی آمادگی الکترونیکی سازمان بورس اوراق بهادار برای پیاده سازی دولت الکترونیک ارائه شده است( جعفر باقری نژاد، هاله ستاری):
مدل های ارزیابی آمادگی الکترونیکی
ادبیات موجود در زمینه آمادگی الکترونیکی عموماً متمرکز بر دو رده ی ملی و سازمانی می باشند.
در این قسمت به شرح مختصری از مدل های مختلف موجود، که شهرت بیشتری دارند و یا دیدگاه یا روش یگانه ای را ارائه می کنند، و آن چه که آنها می سنجند، پرداخته می شود. ما این مدل ها را در دو سطح تقسیم بندی کرده ایم: یک سطح ملی و دوم سطح سازمانی
مدل های ارزیابی آمادگی الکترونیکی در سطح ملی
APEC
CID
CIDCM
مدل هیکس
مدل مک کانل
MOSAIC
CSPP
WETSA
MIT
گزارش اجلاس جهانی اقتصاد
EIU
مدل APEC
این مدل توسط کمیته سامان دهی تجارت الکترونیکی ECSG سازمان همکاری های اقتصادی آسیای اقیانوسه (APEC) در سال 2000 عرصه شده است.
هدف از طراحی این مدل کمک به دولت ها برای توسعه سیاست های متمرکز و مطابق با محیط و جو جامعه کشور خود برای توسعه تجارت الکترونیکی به صورتی سالم و درست در جامعه بوده است.
شاخص های مورد بررسی در این مدل عبارتنداز:
زیرساخت و فناوری های پایه: قیمت، دسترسی، رقابت بازار، استانداردهای صنایع، سرمایه گذاری خارجی
دسترسی به خدمات ضروری: پهنای باند، تنوع صنایع، کنترل صادارت، قوانین کارت اعتباری
سطح و نوع استفاده از اینترنت: استفاده در تجارت، دولت، خانه ها
فعالیت های ترویجی و تسهیلی: استانداردهای پیشبرد صنایع
مهارت ها و منابع انسانی: آموزش تکنولوژی ارتباطلات و اطلاعات، نیروی کار
جهت گیری برای اقتصاد دیجیتالی: مالیات ها و تعرفه ها، خود تنظیمی صنایع، قوانین دولتی، اعتماد مصرف کننده
تعریف این مدل از آمادگی الکترونیکی عبارت است از:
کشوری دارای آمادگی الکترونیکی است که دارای تجارت آزاد، مقررات مصوب خود صنایع، سهولت صادرات و تطابق با استاندارها و توافقات تجاری بین المللی باشد(APEC,2000) و (Bridges.org,2001).
مدل CSPP
این مدل توسط پروژه سیاست گذاری سیستم های کامپیوتری (CSPP) تهیه شده و در سال 1998 در راهنمای آمادگی برای زندگی در دنیای شبکه ای انتشار یافته است. پروژه CSPP یک گروه مدافع سیاست های عمومی بوده و شامل رییسان و مدیران اجرایی شرکت های تکنولوژی اطلاعات آمریکا می باشد.
هدف از طراحی این مدل کمک به افراد و جوامع در تشخیص آمادگی برای مشارکت در دنیای شبکه ای تعریف شده است. شاخص های مورد بررسی در این مدل عبارت است از:
زیر ساخت( شبکه): سرعت و در دسترس بودن، رقابت
دسترسی (جایگاه های شبکه): کسب و کار، مدرسه ها، دانشگاه ها، دولت، خدمات بهداشتی، خانه ها
کاربردها و خدمات(شبکه ای): کسب و کار دولت، آموزش، بهداشت و درمان، جامعه
اقتصاد( شبکه ای): نوآوری، نیروی کار، مصرف کننده
توانمندسازها(دنیای شبکه ای): فراگیری، امنیت، حریم شخصی، سیاست گذاری
هم چنین این مدل تعریف ذیل را از آمادگی الکترونیکی ارائه داده است:
یک جامعه آماده الکترونیکی دارای دسترسی با سرعت بالا در یک بازار رقابتی، همراه با دسترسی و کاربرد ثابت
تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات در مدارس، ادارات دولتی، کسب و کارها، مراکز بهداشتی درمانی و خانه ها می باشد. حفظ حریم شخصی و امنیت برخط(آنلاین) کاربران وجود داشته و سیاست های دولتی برای ترویج برقراری ارتباط با شبکه و استفاده از آن است(CSPP,1998-Bridges.org,2001).
مدل CID
این مدل توسط مرکز توسعه بین المللی در دانشگاه هاروارد(CID) و با همکاری شرکت IBM تهیه شده و در راهنمای ‘آمادگی برای دنیای شبکه ای : راهنمایی برای کشورهای در حال توسعه’ در سال 2000 انتشار یافته است.
منشاء این راهنما CSPP است که در بالا توضیح داده شد. شاخص های مورد بررسی در این مدل عبارت است از:
دسترسی الکترونیکی (دسترسی به شبکه)
آموزش الکترونیکی (یادگیری شبکه ای)
جامعه الکترونیکی( جامعه شبکه ای)
اقتصاد الکترونیکی (اقتصاد شبکه ای)
سیاست الکترونیکی(سیاست شبکه)
تعریف این مدل از آمادگی الکترونیکی این است:
یک جامعه آماده الکترونیکی، جامعه ای است که دارای زیرساخت های فیزیکی ضروری(پهنای باند بالا، قابلیت اطمینان و قیمت های معقول و قابل پرداخت)، فناوری های اطلاعات و ارتباطات یکپارچه موجود در حوزه کسب و کار (تجارت الکترونیکی)، درحوزه جوامع (محتوای محلی، تعداد سازمان های آنلاین، استفاده از تکنولوژی اطلاعات وارتباطات در زندگی روزانه، تدریس تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات در مدارس) و در حوزه دولت( دولت الکترونیکی)، رقابت شدید در حوزه مخابرات، مقررات مستقل همراه با تعهد به دسترسی جهانی و عدم وجود هرگونه محدویتی در زمینه تجارت یا سرمایه گذاری خارجی، باشد(Bridges.ogr,2001).
مدل CIDCM
این مدل توسط مرکز توسعه بین المللی و مدیریت تضاد(CIDCM) در دانشگاه مریلند تهیه و در سال 2001 تحت عنوان گزارش’مذاکره مدل شبکه’ انتشار یافته است.
هدف این ابزار کمک به پیش رفت نفوذ فناوری اطاعات و ارتباطات در کشورهای در حال توسعه، به ویژه افریقا
از طریق کمک به تصمیم گیران در بهبود فرآیند های مذاکره برای گسترش تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات از طریق دولت، سازمان های غیردولتی و بخش خصوصی.
شاخص های مورد بررسی در این تعریف عبارتند از:
پیش زمینه و تاریخچه: وضعیت ساختاری( اقتصاد، سطوح آموزشی، زیر ساخت های موجود)، ساختار فرهنگ سیاسی(نوع حکومت، شیوه سیاست گذاری) و نرم های فرهنگی(مذهب و...)
بازیگران کلیدی در توسعه اینترنت: مسئولیت ها واهداف بازیگران مرتبط در دولت، کسب وکارهای محلی و خارجی، دانشگاه ها، NGOها، سازمان های بین المللی و گروه های پژوهشی
توسعه اینترنت و سیاست تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات در طول زمان: دسترسی، مقررات و رقابت مذاکرات بین بازیگران برای توسعه اینترنت کشور: هرجنبه از توسعه اینترنت و سیاست تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات در یکی از چهار مرحله( پیش تجاری، تجاری، رقابتی، تثبیت شده) دسته بندی می شود.
بر اساس این تعریف یک جامعه آماده الکترونیکی دارای یک بازارISP است که سه مرحله پیش رفت را طی کرده باشد:
مرحله پیش تجاری (دسترسی محدود به یک اجتماع پیشرو است)
مرحله تجاری (دسترسی به مشتریان فروخته می شود)
مرحله رقابتی (بازار ISP دارای چندین رقابت کننده عمده می باشد)
در مرحله سوم بازار ISP دارای بازیگران رقیب متعددی است و مذاکرات بین این بازیگران باید شفاف ، نتیجه بخش و سریع باشد و بازیگران عمده در بخش های عمومی و خصوصی در صحنه رقابت حاضر باشند. (bridges.org,2001).
مدل هیکس:
این مدل توسط آقای ریچارد هیکس از دانشگاه منچستر انگلستان در سال 2001 عرضه شده است.
بر اساس این مدل عوامل کلیدی تشکیل دهنده آمادگی الکترونیکی عبارتند از : زیر ساخت سیستم های داده ای ، زیر ساخت قانونی، زیر ساخت نهادی، زیر ساخت انسانی، زیر ساخت فنی و رهبری و تفکر استراتژیک( R.Heeks,2002-Bridges,2001).
مدل مک کانل:
مؤسسه McConnell Internationnal این گزارش را با همکاری اتحادیه جهانی تکنولوژی اطلاعات و خدمات(Witsa) در آگوست 2000 با عنوان’ مخاطره کسب و کار الکترونیکی: اغتنام فرصت آمادگی الکترونیکی ‘ منتشر نمود.
هدف ازاین مدل ارزیابی آمادگی اقتصاد ملی یا توانایی حضور در یک اقتصاد جهانی دیجیتال می باشد.
شاخص های مورد بررسی در این مدل عبارت است از:
ارتباط پذیری، رهبری الکترونیکی، امنیت اطلاعات، سرمایه انسانی و جایگاه اقتصاد دیجیتال بر اساس این تعریف دریک کشور آمادگی الکترونیکی از کامپیوتر ها به صورت گسترده ای در مدارس، کسب و کارها، دولت و خانه ها استفاده می شود، امنیت شبکه ها و حریم شخصی افراد حفظ می شود و مقرراتی برای تضمین امضاهای دیجتالی و رمزنگاری وجود دارد(McConnell& WITSA,2000-Bridges.org,2001).
مدل MOSAIC
این مدل یا چارچوب توسط گروه MOSAIC به عنوان بخشی از پروژه نفوذ جهانی اینترنت GDI Project تهیه شده است و از سال 1997 در تحلیل نفوذ اینترنت در کشورهای مختلف مورد استفاده قرار گرفته است. این چارچوب به صورت کامل در سال 2001 در مقاله با عنوان چارچوبی برای ارزیابی نفوذ جهانی اینترنت انتشار پیدا کرده است. هدف از طراحی این مدل سنجش و تحلیل رشد اینترنت در سطح جهان بوده است.
شاخص های مورد بررسی در این مدل عبارت است از:
فراگیری(سرانه استفاده از اینترنت)، پراکندگی جغرافیایی، جذب بخشی(استفاده از اینترنت در بخش دانشگاهی تجاری درمانی و عمومی)، زیرساخت ارتباطی، زیرساخت سازمانی، پیچیدگی کاربرد این گزارش به صورت مستقیم آمادگی الکترونیکی را تعریف نمی کند ولی دلایل رشد زیرساختار ها و استفاده اینترنت را توضیح می دهد(که در واقع می توان آنها را ضروریات یک جامعه e-ready دانست).
مدل آمادگی الکترونیکی MIT
تیم تحقیقاتی آمادگی الکترونیکی MIT یک چارچوب و مدل داده ای را در سال 2003 تحت عنوان ابزاری جهت، ارزیابی آمادگی الکترونیکی، برای جمع آوری داده های مربوطه توسعه داده است. این چارچوب نیازهای گوناگون کاربردهای مختلف کسب و کار الکترونیکی را بیان کرده، خط سیرهای جایگزین به سمت کسب و کار الکترونیکی را مشخص ساخته و سامکانانت و احتمالات مختلف اقتصادی را توضیح می دهد(Maugis et al,2003).
ابعاد مورد بررسی در این چارچوب عبارتند از:
دسترسی: شامل زیرساخت(برای مثال ضریب نفوذ بی سیم و تعدادISP) و "خدمات" (برای مثال قیمت تلفن، خدمات پستی و غیره)
قابلیت: شامل سه جنبه اجتماعی (برای مثال نرخ با سوادی یا شاخص فقر)، اقتصادی (برای مثال GDP، تعداد حساب های کارت اعتباری) و قانون و مقررات/ استراتژی (برای مثال آزاد بودن تجارت)
فرصت: شامل کاربردهایی است که تا کنون بر آنها متمرکز نشده ایم، همچون بانکداری الکترونیکی، خدمات کسب و کار به کسب و کار دیگر، خدمات کسب و کار به مشتری، کسب و کار به دولت، مشتری به مشتری و بازاریابی /جستجوی اطلاعات .
گزارش اجلاس جهانی اقتصاد
این گزارش به وسله جامعه توسعه آفریقای جنوبی تهیه شده است و هدف آن کمک به جامعه تجارت جهانی و ذینفعان جامعه است. در واقع آمادگی الکترونیکی از نظر این گزارش، برای بسیاری از رهبران جامعه، به عنوان ابزاری قوی در توسعه اجتماعی و اقتصادی شناخته می شود، بنابراین از اولویت خاصی برخودار است.
14رهبر کشور آفریقایی با شناخت و آگاهی نسبت به اهمیت فناوری ارتباطات و اطلاعات در رشد پایدار اجتماعی- اقتصادی و هم چنین به عنوان جزء ضروری هماهنگی های مؤثر منطقه در ایجاد بازارهای بزرگتر، در 14 آگوست 2001 توافق نامه ای را برای از بین بردن شکاف دیجیتالی در منطقه آفریقای جنوبی امضا کردند. به همین دلیل منظور جامعه مذکور با همکاری اجلاس جهانی اقتصاد در جست جوی یافتن روش های هماهنگ برای توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات(سیاست ها، زیرساخت و اقدمات مربوطه) هستند.
جامعه توسعه آفریقای جنوبی یک گروه کاری برای آمادگی الکترونیکی تشکیل داد تا به کمک بخش دولتی و خصوصی، طرح اجرایی آماده شود و راهبردها و چارچوب توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات(به منظور بالا بردن میزان آمادگی الکترونیکی کشور های منطقه) تعیین شود(Molla,2004).
2-3-14مدل رتبه بندی آمادگی الکترونیکی EIU
این مدل که توسط واحد نبوغ اقتصادی(EIU) ارائه شد، اولین رتبه بندی آمادگی الکترونیکی خود را در سال 2000 منتشرکرد. مدل رتبه بندی EIU کیفیت یا جذابیت محیط کسب و کار در 60 کشور را با استفاده از یک چارچوب تحلیلی استاندارد اندازه گیری می کند. این مدل معیار های اصلی را منعکس می سازد که توسط شرکت برای تشکیل استراتژی های کسب و کار جهانی مورد استفاده قرار گرفته است. این مدل یک ابزار آماری است و به صورت یک پرسشنامه آماده جهت استفاده می باشد. این مدل هفت شاخص را بررسی می کند که شامل موارد زیر بوده و هرکدام دارای ضریب وزنی خاص می باشند که عبارتند از :
زیر ساخت تکنولوژی و ارتباطات(25%)
محیط کسب و کار(20%)
محیط هماهنگی مصرف کننده و کسب و کار(20%)
زیرساخت فرهنگی و اجتماعی (15%)
محیط قانونی و سیاست گذاری(15%)
پشتیبانی از خدمات الکترونیکی(5%)
مدل های ارزیابی آمادگی الکترونیکی در سطح سازمانی
مدل بلوغ کسب و کار الکترونیک EMM
مدل آمادگی الکترونیکی مشاهده شده PERM
مدل KPMG
مدل P313
مدل بلوغ کسب و کار الکترونیک EMM
مدلی که با همکاری دانشگاه ملون کامجی تهیه شده یک چارچوب ارزیابی را برای کسب و کار الکترونیکی توسعه داده و به نام مدل بلوغ کسب و کار الکترونیک EMM نام گذاری شده است. مدل EMM از 9 بعد تشکیل شده است که هر کدام از 10 شاخص ارزیابی استفاده می کنند. ابعاد این مدل عبارتند از: استراتژی، سازمان و شایستگی ها، مدیریت عملکرد، تحویل و عملیات، فرآیندهای ارزش شبکه، امنیت و حریم شخصی، سیستم ها،تکنولوژی، مالیات و قانون.
مدل آمادگی الکترونیکی مشاهده شدهPERM
مدل PERM که با همکاری دانشگاه های منچستر و اوکلند در سال 2003 ارائه شده است، آخرین نسخه از مدل های ارزیابی آمادگی الکترونیکی می باشد که تاکنون مطرح شده است. از این مدل برای بررسی میزان پذیرش تجارت الکترونیک از سوی سازمان ها درکشورهای درحال توسعه استفاده شده است.
این مدل از دو ساختار شکل گرفته است:
آمادگی الکترونیکی سازمانی دریافتی(POER)
آمادگی الکترونیکی خارجی دریافتی(PEER)
تعریف متغیرها به طور خلاصه به شرح زیر می باشد:
متغیرهای POER:
آگاهی : آگاهی از عناصر کسب و کار الکترونیکی در محیط، دریافت معنی آنها از طریق درک فناوری اطلاعات، مدل های کسب و کار، نیازمندی ها، فوائد وتهدیدات و طرح ریزی روندهای آتی کسب و کار و اثرات آن را نمایش می دهد.
منابع انسانی: به موجود بودن کارمندان با تجربه در زمینه فناوری اطلاعات و ارتباطات و دیگر مهارت ها (هم چون بازاریابی و استراتژی کسب و کار) که برای انجام نوآوری ها و پروژه ه های کسب و کار الکترونیکی به اندازه کافی نیاز است، اشاره می کند.
منابع کسب و کار: این منبع حیطه وسیعی از قابلیت ها(ظرفیت ها) و اغلب دارایی های غیرقابل لمس سازمان را پوشش می دهد. این منبع شامل آزاد بودن ارتباطات سازمانی، رفتار خطرپذیری، روابط کسب و کار موجود و سرمایه گذاری برای پروژه های فناوری اطلاعات می باشد.
منابع فنی: به پایه فناوری اطلاعات و ارتباطات یک سازمان اشاره می کند و گسترش کامپیوتری شدن، انعطاف پذیری سیستم های موجود و تجربه کاربردهای مبتنی بر شبکه را ارزیابی می کند.
تعهد: نیروی کافی برای پشتیبانی از کسب و کار الکترونیکی را در تمام بخش های یک سازمان و به خصوص از جنبه استراتژیک منعلکس می سازد. این موضوع هم چنین به داشتن یک چشم انداز و استراتژی کسب و کار الکترونیکی اشاره می کند که توسط مدیریت ارشد و پشتیبانی فراگیر سازمان از ایده ها و پروژه های کسب و کار الکترونیکی حمایت می شود.
راهبری و هدایت: مدل عملیاتی ، فنی و استراتژیک سازمان ها که فعالیت های کسب و کار و نوآوری هیا الکترونیکی (مبتنی بر فناوری اطلاعات) در سازمان را اداره می کند.
متغیرهای PEER:
آمادگی الکترونیکی نیروهای بازار: میزان آمادگی شرکای کسب و کار یک سازمان مانند مشتریان و تامین کنندگان که اجازه انجام فعالیت های الکترونیکی را به سازمان می دهند.
آمادگی الکترونیک دولت: ارزیابی سازمان ها از آمادگی الکترونیکی دولت و مؤسسات گوناگون آن برای ترویج، حمایت، تسهیل و تنظیم کسب و کار الکترونیکی و نیازمندی های الکترونیکی گوناگون آن می باشد.
آمادگی الکترونیکی صنایع پشتیبان: به ارزیابی ، تسهیل و تنظیم کسب و کار الکترونیکی و نیازمندی های الکترونیکی گوناگون آن می باشد.
آمادگی الکترونیکی صنایع پشتیبان: به ارزیابی حضور، توسعه،سطح خدمات و ساختار هزینه مؤسسات پشتیبانی دهنده اشاره می کند که فعالیت هایشان ممکن است بر روی نوآوری های کسب و کار های الکترونیکی در کشور های در حال توسعه اثر بگذارد.
مدل KPMG:
این مدل توسط شرکت مشاوره ای KPMG در سال 2000 و با عنوان ‘آزمون ظرفیت دولت الکترونیکی’ برای استفاده در سطح سازمان های دولت فدرال کشور کانادا طراحی شده است.هدف این مدل کمک به سازمان ها در ارزیابی توانمندی های آنها برای پیاده سازی خدمات رسانی الکترونیکی به شهروندان کانادایی تعریف شده است(کاظم خانلو،1382(.
آزمون ظرفیت دولت الکترونیکی از 6معیار و 25 زیر معیار به شرح زیر تشکیل شده است:
استراتژی الکترونیکی (به کجا می رویم؟)
جشم انداز الکترونیکی، هدایت و رهبری، استراتژی ها،طرح ها،سیاست ها، تخصیص منابع
معماری(چه چیز طراحی می کنیم؟)
مدل کسب و کار، امنیت ، داده ها، کاربردها(نرم افزارها)، تکنولوژی، شبکه
مدیریت ریسک و پروژه (چگونه مدیریت می کنیم؟)
مدیریت ریسک، مدیریت سبد سرمایه گذاری، مدیریت پروژه، تحول کسب وکار
قابلیت های سازمانی (چه شایستگی هایی نیاز داریم؟)
قابلیت های دولت الکترونیکی، ابزار و فنون دولت الکترونیکی، یادگیری سازمانی
مدیریت زنجیره ارزش(چگونه با سازمان های همکار و مشتریان کار می کنیم؟)
روابط با همکاران، یکپارچگی زنجیره ارزش، ارزیابی آمادگی عمومی
مدیریت عملکرد(چگونه عمل کنیم؟)
رضایت مندی مشتری، رعایت حریم شخصی و پایش دست آوردها، پیش بینی پذیری وگزارش دهی از بلوغ دولت الکترونیکی
مدل ارزیابی هدایت و رهبری الکترونیک ادارات/ وزارت خانه های دولتی P313
گروه تکنولوژی الکترونیکی IMRB مدلی ار جهت ارزیابی سطح هدایت و رهبری الکترونیک ادارات و وزارتخانه های دلتی ارائه داد. این مدل بعداز مطالعه مدل های بین المللی آمادگی الکترونیکی و تحلیل مطالعات انجام شده در زمینه هدایت و رهبری الکتروکی ارائه شد. این مدل در هند پیاده سازی شده است.
مدل P313 سطح آمادگی الکترونیکی ادارت و وزارت خانه های دولتی را ارزیابی می کند. این مدل هم چنین عوامل گوناگون تاثیر گذار برآن را اندازه گیری می کند. بر طبق مدل معیار های گوناگونی، به عنوان عواملی که روی آمادگی الکترونیکی تاثیر می گذراند، مورد ارزیابی قرار می گیرند.
د راین مدل عوامل گوناگونی که تعیین کننده مقیاس کلی آمادگی الکترونیکی می باشد، تعریف شده و وزن هایی به آنها اختصاص داده می شود. وزن های اختصاصی الزما میزان اثر معیار بر روی آمادگی الکترونیکی کلی را تعریف می کند(eTechnology Group@IMRB,2003).
بر طبق مدل کارآیی استفاده از فناوری اطلاعات توسط هر اداره و وزارت خانه دولتی بستگی به 6معیار زیر دارد.
آمادگی فناوری اطلاعات، سیاست فناوری اطلاعات، نیروی انسانی، زیر ساخت فناوری اطلاعات، فرآیند، فواید فناوری اطلاعات/ صلاحیت و شایستگی
شاخص های کلانی که در این مدل به کارگرفته شده است، دربرگیرنده زیر شاخص هایی به شرح زیر می باشند:
آمادگی هدایت و رهبری الکترونیک/ فناوری اطلاعات، درک هدایت و رهبری الکترونیک، اهمیت فناوری اطالاعات در انجام وظیفه اداره و وزارت خانه، سیاست فناوری اطلاعات، برنامه عمل- وضعیت ها و مسئولیت تبعیت از برنامه و فواید برنامه عمل فناوری اطلاعات، سرمایه گذاریف نیروی انسانی، مسئولیت وظیفه فناوری اطلاعات، دانش اولیه کار با کامپیوتر ها، سیاست آموزش و توسعه فناوری اطلاعات، تخصصی سازی برنامه آموزش فناوری اطلاعات، زیر ساخت فناوری اطلاعات، زیر ساخت نرم افزار/ سخت افزار، زیر ساخت شبکه، زیر ساخت وب سایت فرآیندها، مهندسی مجدد فرآیندها، نگهداری پایگاه داد، ساز و کار های امنیتی به کار گرفته شده، فواید فناوری اطلاعات، فواید مشاهده شده توسط بکارگیری فناوری اطلاعات در فرآیندها، برگشت سرمایه برایبه کارگیری فناوری اطلاعات در فرآیندها، اثر گذاری بر بهره وری توسط به کارگیری فناوری اطلاعات در فرآیندها(باقری نژاد. ستاری،1385(.
در این نوشتار مفهوم آمادگی، احتمال میزان موفقیت سازمان در به کارگیری فناوری RFID به عنوان توانمندساز زنجیره تامین است، در واقع مراد از واژه آمادگی نحوه مدیریت سازمان بر عناصر کلیدی موفقیتی (CSF’S) که در دو حیطه مدیریتی و فنی بر این گونه پروژه ها سایه افکنده اند.
پیشینه تحقیق
تحقیقات بسیاری در تائید به کارگیری فناوری RFID در زنجیره تامین صورت گرفته است، در واقع با توجه به اینکه بجث به کارگیری امواج رادیوئی در زنجیره تامین در ابتدای کار است بیشتر مباحث پیرامون لزوم به کارگیری این فناوری در زنجیره تامین مطرح می شود:
در چند تحقیق اخیر پیرامون این موضوع بیشتر به بحث ارائه راه کارهای مبتنی بر RFID تاکید شده است و کمتر کسی به بررسی همه جانبه به کارگیری این فناوری در زنجیره تامین (نقاط ضعف و قوت و فاکتورهای موفقیت و شکست) پرداخته است که این مطلب کار محقق را نیز دشوار می نماید.
محسن اطران بیان می کند که RFID یک توانایی و قابلیت در عملیات زنجیره تامین است که می تواند زنجیره تامین را بهبود بخشد. Mohsen Attaran, 2007)).
2- مایکو کارکاینن RFID را به عنوان عامل فزاینده کارایی در زنجیره تامین برای کوتاه کردن دوره زندگی محصولات می داند. که سرعت تغییرات در محصولات را سبب می شود(Karkkainen,2003).
3- آلن اسمیت در تحقیقی نتیجه می گیرد که تکنولوژی امواج رادیوئی یک تکنولوژی متمایز است و تاثیر بنیادی را در سیستم های تجاری به وجود آورده است.
David Simchi, 2004)).
4- یکی دیگر از مطالعاتی که زمینه پیاده سازی خدمات رسانی الکترونیکی صورت گرفته توسط شرکت مشاوره ای KPMG در سال 2000 و با عنوان آزمون ظرفیت دولت الکترونیکی در سطح سازمان های دلوت فدرال کشور کانادا بود ه است که هدف این مدل کمک به سازمانها در ارزیابی توانمندی های آنها برای پیاده سازی خدمات رسانی الکترونیکی به شهروندان است.که عواملی پون رضایت مندی مشتری ، رعایت حریم شخصی و پایش دستاوردها، پیش بینی پذیری و گزارش دهی از مهترین عوامل لازم برای استقرار بیان می کند.( Dimitriadis, 2006).
5- مدلی دیگری که توسط داشگاه ملون کامجی ارائه شده است به نام بلوغ کسب و کار الکترونیک نام گذاری شده است که از 9 بعد تشکیل شده و عبارتند از استراتژی ، سازمان و شایستگی ها، و مدیریت عملکرد، تحویل و عملیات، فرآیند های ارزش شبکه، امنیت و حریم شخصی، سیستم ها، تکنولوژی، مالیات و قانون که این 9 بعد به ارزیابی آمادگی و بلوغ یک کسب و کار برای استقرار خدمات رسانی الکترونیک مثل فناوری RFID در یک سازمان می پردازند.
معرفی شرکت تولید کننده مواد شویند و بهداشتی ایران
شرکت پاکسان تولید کننده انواع مواد شوینده بهداشتی و صنعتی در ایران است که با بهره گیری از فناوری روز دنیا و با بکارگیری متخصصین و مهندسین مجرب، هم اکنون به عنوان یکی از موفق ترین شرکت های پیشتاز در صنعت مواد شوینده و بهداشتی، فعالیت می نماید و از آن می توان به عنوان یکی از بزرگترین و معتبرترین شرکتهای تولید کننده مواد شوینده بهداشتی و صنعتی نام برد. محصولات این شرکت با برندهای سپید، رخشا، گلی، پوش، ارکید، برف، کیمیا، نسیم، پونه، سیو، شبنم، گلنار و عروس در ایران و خارج از کشور در دسترس مصرف کنندگان قرار می گیرد.
شرکت پاکسان در ابتدا تحت عنوان شرکت تولیدی پاک کن با مسئولیت محدود، در تاریخ 06/10/1341 تحت شماره 8493 در اداره ثبت شرکت ها و مالکیت صنعتی استان تهران به ثبت رسید، سپس در 30 مهر سال 1349 به شرکت سهامی خاص پاکسان تغییر یافت. در سال 1358 به سازمان صنایع ملی ایران واگذار شد و در سال 1370 به بخش خصوصی منتقل گردید. در شهریور 1373 به شرکت سهامی عام تغییر یافت و سپس در بورس اوراق بهادار تهران پذیرفته شده است. مرکز اصلی شرکت در تهران واقع شده و با توجه به اینکه بیش از 51 درصد سهام آن به طور غیر مستقیم به شرکت توسعه صنایع بهشهر تعلق دارد، شرکت پاکسان از جمله شرکت های گروه توسعه صنایع بهشهر می باشد.
فعالیت اصلی شرکت
موضوع فعالیت شرکت عبارت است از تهیه و تولید انواع مواد شوینده و پاک کننده، محصولات بهداشتی و آرایشی، کارهای تولیدی و بازرگانی، سرمایه گذاری، صادرات، واردات و انجام هر نوع عملیات و معاملاتی که بصورت مستقیم یا غیر مستقیم مرتبط با موضوع فعالیت شرکت باشد. پروانه های بهره برداری شرکت طی شماره های 2/2/4/62/11259 مورخ 1343/3/17، 45666 مورخ 1348/8/13، 72270 مورخ 1349/12/13، 30239/2 مورخ 1379/10/17 و اصلاحیه های بعد توسط وزارت صنایع صادر شده است
ماموریت
ماموریت شرکت پاکسان تامین محصولات متنوع و با کیفیت برای پاکیزگی و سلامت جامعه با رویکرد :
به کارگیری سرمایه های انسانی متخصص
تکیه بر فناوری روز و نوآوری مستمر
وفاداری مشتریان
رضایت پایدار سهامداران
راهبرد های اصلی
دستیابی به حداکثر بازار قابل تسخیر رقبا با محصولات نوآورانه
دستیابی به انتخاب اول مشتریان
ارزش های محوری شرکت
ارتقاء دائم کیفیت و توجه به تنوع خواست مشتریان
رفتار توام با انصاف و تقویت شایسته سالاری در محیط کاری از طریق توسعه و عقلائی نمودن ساختار سازمانی و روابط بین بخشی
تقویت فرهنگ کار گروهی در جهت حفظ سرمایه و افزایش احساس مسئولیت به اهداف سازمان و هولدینگ با رویکردی هم افزایانه
حفظ شاخص های محیط زیست و توسعه پایدار برای تقویت دور نمای اهداف شرکت و رعایت حقوق کلیه ذینفعان
نگاه مدرن و توسعه گرا به تکنولوژی از طریق محوریت به دانش، بهینه نمودن عوامل تولید و توسعه آموزش و توجه به نتایج کارها و سود آور بودن آنها.
چارت سازمانی شرکت
فهرست منابع و مآخذ
1- روش های تحقیق در علوم رفتاری، زهره سرمد و دیگران، چاپ 13، زمستان85
2- روش تحقیق در علوم سیاسی، ابوالقاسم طاهری، تهران، نشر قومس، 1380
3- ارائه مدل ارزیابی آمادگی الکترونیکی سازمان بورس اوراق بهادار برای پیاده سازی دولت الکترونیک، جعفر باقری نژاد، اولین همایش سراسری بورس الکترونیک 1385
4- Donald Waters,(2003), logistics An Introdution to supply Chain Management,Palgrave macmillan,London.
5- Hartmut Stadtler,(2004), Supply Chain Management & Advanced Planning Concepts, Models, Software & Case Studies,(third Editon), Springer,Berlin.
6- Turban,(2004), Supply Chain Management- online Tutorial, Available at:http://ibs.mercy.edu/student/E Ganbatum/assignments/Turban Tut-03-pdf.
7- Anna Nagurney(2006), Supply Chain Network Economics:Dynamics of Prices,Flows and Profits, Edward Elgar Publishing, New york City.
8- David Simchi,(2004), Managing The Supply Chain Management; The Definitive Guid For Business Professionals, McGraw- Hill.
9- SSC Supply Chain Council, SCOR Model.
10- The Supply Chain Management Institute- frameword.
11- Lavassani,M.k,Movahedi.B,Kumar V,(2008),Historical Developments In Theories of Supply Chain Management: The Case of B2B E-Marketplaces, Administrative Scince Association of Canada (ASAC),2008, Halifax, Canada.
12- Lambert, Douglas,(2008), Supply Chain Management: Processes, Partnerships Performance.
13-George Moakley,(1999),e Commerce Reguires Intelligent Supply Chanins,"Achieving Supply Chain Excellence Throuhg Technology, Anderson Consulting.
14- Lau HCW, Lee WB,(2000), On a responsive supply chain information system International journal of Phyisical Distribution and Logistic Management 2000;30:598-610.
15- Yusuf Y, Gunasekaran A, Abthorpe MS,(2006), Enterprise information systems Projects implementation: a case study of ERP in Rolls – roye, International journal of Production Economics 87:251-66.
16- Koh SCL , Saad SM,(2006), Managing uncertainty in ERP-controlled manufacuing environments in SMEs, International journal of production Economics 101(1):109-27.
17-Sharif AM, Irani Z, Love PED,(2005), Integrating ERP using EAI:a model for post hocevaluation, European journal of Information Systems 14:162-74.
18- Landt, jerry,(2001), Shrouds of Time: The history of RFID, AIM. Inc,Retrieved on 2006-05-31, http://www.aimglobal.org/tehnologies/RFID/resources/shrouds of time pdf.\
19- Palo Marassi,(2001), A Word of Smart Objects:The Role of Auto Indentification Technogies, Strategic Analysis Report, Garther, Stamford,USA,2001, Retrieved on 2007-06-24.
20- B.S.Vijayaraman, Barbara A(2006), An empirical study of RFID implememtation in the warehousing industry, Availabale on: www.emeraldinsight.com/0957-4093.htm.
21- subong li Bryant, johm K Visich, Basheer M. khumawala,(2006), Radio frequency identification technolog: applications,technical challenges and strategies, Availabale on: www.emeraldinsight.com/0260-2288htm
22- P.H.Ketikidis,S.C.L.Kohc,N.Dimitriadis,A.Gunasekarand, M.Kehajova,(2006),The use of information systems for logistics and supply chain management in South East Europe,Elsevier:Omega 36(2008)592-599.
23- Judith Myrson,(2006),RFID In the Supply Chain, Auerbach Publications, New york.
24- Halldorsson A, kotzab H, Mikkola j.H,Skjott-Larsen T,(2007), Complementary theories to supply chain management, supply chain Management :An International journal, 12-4,284-296.
25- Kevin McCormack, Archie Lockamy III,(2004),The Development of a Supply Chain Management Process Maturity Model Using the Concepts of Business Process Oriention Supply Chain Management journal Available on:http://www.supplychainredesign.com/publications/scm-2004.pdf.
26- APEC,2000. APEC Readiness Initiative: E-Commerce Readiness Assessment Guide.
27- Mohsen Attaran,(2007),RFID:an enabler of supply chain operations,Available on: www.emeraldinsight.com/1359-854htm.
28- Molla A,(2004),the Impact of e-readiness on ecommerce Success in developing countries: firm-level Evidence, Insititute for Development Policy and Management, university of Manchester.
29- CSPP,1998, Readiness Guide for living in the Network World compuer Systems Policy Project Available at: www.cspp.org/project/readiness/index.html.
30- McConnell,WITSA,(2000),Risk E-Business:Seizing the Opportunity of Global e-readiness, Available at:
http://www.mcconnellinternational.com/ereadiness/EreadinessReport.htm
31- R,Heeks,(2002), E-Govermment in Africa Promise and Practice,Published By:Development Informaties Group Institute for Development Policy and Management University of Manchester,Precinct Centre, Manchester,M13 9QH,UK.
32- Comparison of e-readiness assessment models,2001.
www.bridges.org/ereadiness/report.html.
33- eTechnology Group@IMRB,(2003),E-Readiness Assessment of Central Ministries and Departments.Prepared for Department of Information Technology, Available on:
Htpp:// mit.gov.in/download/CHAPTER4-58-95.PDF.
34- V.Maugis,S.Madnick,M.Siegel,N.Choucri,MIT,(2003), GLOBAL e-REAINESS for WHAT? http://ebusiness .mit.edu/.