پاورپوینت محیط سازمانی (pptx) 35 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 35 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
محیط سازمانی
استاد مربوطه :
گردآورنده :
تعریف محیط:
محيط در لغت به معناي محيط زيست، محيط اطراف، احاطه و دور و بر آمده است. بطور كلي در متون تخصصي مديريت، محيط، به پديدههاي اطراف سازمان اطلاق ميگردد؛ كه بطور معمول عواملي نظير دولت، رقبا، تكنولوژي، عرضه و تقاضاي نيروي كار، مشتريان و ارباب رجوع و اخيرا صنعت مرتبط با سيستم را دربرميگيرد.
[1]
محيط در نوع نگرش به سازمان، سازمان را سيستمي فرض ميكند، كه دادهها را به ستادهها تبديل ميكند(سيستمهاي باز)، و براي بقاي خود به محيط متكي است.
[2]
سابقه نگرش سيستمي به سازمان به ارائه نظريه عمومي سيستمها در دهه 60 ميلادي برميگردد.
[3]
سيستم باز، سیستمی است كه با محيط خود، تبادل انرژي، ماده و اطلاعات دارد و يك سيستم كاملا بسته، سيستمي است كه به هيچ وجه از محيط، انرژي دريافت نميكند و به هيچ وجه از خود به محيط، انرژي ساطع نميكند. كوتاه سخن اين كه بسته يا باز بودن يك سيستم، امري نسبي است كه به ميزان ارتباط آن با محيط بستگي دارد.
[4]
عوامل محیطی و مرز سیستم
هر
سيستم
، علاوه بر ارتباط با عناصر درون خود(عناصر تشكيلدهنده سيستم و روابط آنها)، با عناصر خارج از خود و مربوط به محيط نيز سروكار دارد.در واقع، محيط هر سيستم، شامل آن چيزهايي است كه خارج از كنترل كامل سيستم هستند؛ ولي به گونهاي بر عملكرد آن تأثير دارند. با توجه به اينكه محيط، خارج از سيستم قرار دارد، سيستم نميتواند كار چنداني براي كنترل مستقيم تغيير و تحولات آن انجام دهد؛ به همين دليل ميتوان محيط سيستم را به منزله عاملي ثابت در نظر گرفت.
براي تشخيص عوامل محيطي ميتوان از پرسشهاي زير استفاده كرد:
1. آيا عامل مورد نظر با هدف سيستم ارتباط دارد؟
2. آيا اين عامل، تحت كنترل سيستم قرار دارد؟
بدين ترتيب اگر يك عامل فرضي بر سيستم، اثر داشته باشد و تحت كنترل آن نيز باشد، عاملي سيستمي به شمار ميآيد؛ ولي اگر يك عامل مؤثر بر سيستم، خارج از كنترل آن باشد، عاملي محيطي محسوب ميشود و چنانچه يك عامل غير مؤثر، تحت تأثير سيستم نباشد، نه محيطي محسوب ميشود و نه سيستمي.
[5]
سيستمها معمولا در "مرز سيستم"، از محيط خود جدا ميشوند. مرز سيستم، مجموعهاي از عناصر سيستم است، كه علاوه بر عناصر دروني سيستم، عوامل ديگري(محيط خارجي)نيز در تعيين رفتار آن مؤثر هستند؛ البته عناصر موجود در مرزهاي سيستم نيز به محيط خارجي واكنش نشان ميدهند.
[6]
انواع محیط
مفهوم محيط سازمان را ميتوان بر حسب شدت تأثير بر روي سازمان، به "محيط عمومي" و "محيط خصوصي" تقسيمبندي كرد.
محيط عمومي [محيط كلان]همه چيز را دربرميگيرد؛ مثلا عوامل اقتصادي، سياسي، اجتماعي، فرهنگي، ساختار حقوقي و وضعيت زيستبومي.محيط عمومي همه شرايطي را كه بر سازمان تأثير داشته، ولي وابستگي سازمان، نسبت به آن، واضح و روشن نيست را دربرميگيرد.
محيط اختصاصي [محيط خرد]بخشي از محيط سازمان است كه بطور مستقيم به سازمان، در تحقق اهدافش مرتبط ميشود و بطور واضح و روشن بر عملكرد سازمان تاثير دارد. معمولا عرضهكنندگان [منابع مورد نياز]، رقبا، نهادهاي قانونگذاري، اتحاديههاي كارگري و گروههاي فشار را جزء محيط اختصاصي در نظر ميگيرند. محيط اختصاصي يك سازمان بر اساس قلمرو انتخابي آن تغيير خواهد كرد؛ قلمرو يك سازمان با دامنه محصولات و يا خدمات و همچنين با سهم بازار يك شركت، رابطه دارد.
[7]
محيط
هاي پويا و ايستا
پويايي يا ايستايي محيطها، به سرعت تغيير و تحول در عوامل محيطي بستگي دارد.محيطهاي پويا نسبت به محيطهاي ايستا، عدم اطمينان بيشتري ايجاد ميكنند.مديران تلاش ميكنند تا عدم اطمينان (پيشبينيپذيري كمتر) محيطي را حداقل كنند؛ زيرا كه عدم اطمينان محيطي تهديدي براي اثربخشي سازمان محسوب ميشود
.
[8]
واكنش در برابر محيط
سازمانها، نه تنها با محيطشان در تعامل هستند؛ بلكه اين تعامل براي بقا و ادامه حيات سازمانها ضروري است. بين صاحبنظران برسر مسئله توانايي يا عدم توانايي سازمانها براي واكنش نسبت به محيط، بحث وجود دارد. بر اساس نظريه "محيط – جمعيت"، مديران نميتوانند محيط سازماني خود را تحت تأثير قرار دهند و محيط، يك پديده مستقل و مشخص بوده و مديران قدرت واكنش نسبت به محيط را ندارند. اما صاحبنظران در انتقاد به نظريه مذكور اظهار ميدارند كه مديريت، هميشه در واكنش نسبت به محيط ناتوان نيست. مديران در انتخاب راهبرد و گزينش روشهاي تخصيص منابع سازماني، از آزادي عمل برخوردارند. بهعلاوه؛ سازمانهاي بزرگ، (معمولا) براي شكل دادن به محيط، امكانات و وسايلي مانند تغيير قلمرو، كنكاش محيطي(براي پيشبيني تغييرات)، روشهاي مديريت تقاضا، تبليغات، ائتلاف، عقد قرارداد، لابيگري و نفوذ در دستگاههاي قانونگذاري را در اختيار دارند و سعي ميكنند، با امكانات مذكور، محيط خود را تحت تأثير قرار دهند.[9]
محيط و ساختار سازمان
معمولا مديران از طريق فرآيند برنامهريزي، خود را با محيط خارج، وفق (انطباق با محيط) ميدهند. آنها برنامههايي را ارائه ميكنند و به اجرا در ميآورند؛ تا به وسيله آنها، فعاليتهاي سازمان را هدايت كرده و بر رفتار گروههاي ذينفع موجود در محيط، تأثير بگذارند و با عواملي كه به صورت غير مستقيم، در محيط وجود دارند، خود را وفق دهند. راه ديگر اين است كه سازمان با تغيير در ساختار رسمي خود، بكوشد خود را با محيط سازگار كند.
[10]
البته فرآيند برنامهريزي و تدوين و طراحي انواع برنامهها(ماموريت، هدفهاي بلندمدت و كوتاهمدت و راهبرد)، بدون مطالعه و كنكاش محيط، همچنين طراحي و اصلاح ساختار سازماني، بدون توجه به محيط، امكانپذير نيست.
مثلا در تدوين راهبرد، محيط، مطالعه و پيمايش محیط، بسيار حائز اهميت است؛ زيرا در فرايند تدوين راهبرد(برنامهريزي راهبردي)، هم بايد با تجزيه و تحليل محيط، فرصتها و تهديدهاي پيش روي كسب و كار و هم نقاط ضعف و قوت كسب و كار را مشخص كرد. مشخص كردن نقاط ضعف و قوت كسب و كار نيز مستلزم مقايسه توان بازاريابي و توليد آن با رقبا؛ يعني پيمايش و توجه به محيط است.
[11]
همانطور كه ذكرشد، مديران در مواجهه با محيط، بعضا بايد ساختار سازمان خود را دگرگون كنند. يافتههاي محققين نيز نشان ميدهد كه محيط، به همراه راهبرد، فنآوري، اندازه و چرخه حيات سازمان، قدرت و توان كنترل و منابع انساني، مجموعه عوامل تأثيرگذار بر ساختار سازماني را تشكيل ميدهند؛ كه مديران هنگام طراحي ساختار، بايد به اين عوامل توجه كنند.
[12]
همچنين مدارك و شواهد درباره رابطه محيط و ساختار نشان ميدهد كه:
1.يك محيط پويا نسبت به محيط ايستا، تاثير بيشتري بر ساختار سازمان دارد و سازمان را به سمت گزينش شكلهاي ساختاري منعطف، سوق ميدهد.
2.هرچه عدم اطمينان محيطي بيشتر باشد، احتياج به استانداردسازي و قوانين و مقررات؛ كه سرعت واكنش به تغييرات را كاهش ميدهند، كمتر خواهد بود. در نتيجه مديران بايد از حجم قوانين و مقررات در چنين محيطهايي بكاهند.
3.محيط پيچيده عدم تمركز بيشتري را ميطلبد.
[13]