پاورپوینت فصل پانزدهم فرهنگ شهادت و ایثار (pptx) 25 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 25 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
آشنایی با علوم و معارف دفاع مقدس
فصل پانزدهم :
فرهنگ شهادت و ایثار
مقدمه:
فرهنگ شهادت عبارت است از مجموعه آگاهی ها، باورها، آداب و اعتقادات و اعمالی که موجب وصل انسان به عالی ترین درجه کمال یعنی مرگ آگاهانه در راه خدا می شود.
هرگونه اهتمام و تلاش در راه خدا مصداق جهاد فی سبیل الله است
ایثار:
ایثار در لغت به معنی برگزیدن، عطا کردن، و در اصطلاح یعنی غرض دیگران را بر غرض خویش و منفعت غیر را بر مصلحت خود مقدم داشتن است
ایثارگران:
ایثارگران به کسانی اطلاق میشود که برای پاسداری از اسلام و سرزمین اسلامی در مقابل تهاجم دشمنان اسلام به مبارزه برخواستند
مصادیق ایثارگری:
رزمندگان
جانبازان
آزادگان
شهدا و خانواده آنها
رزمندگان:
به افرادی از نیروهای مسلح و یا نیروهای داوطلب گفته میشود که برای دفاع از اسلام و سرزمین اسلامی با دشمن مهاجم می جنگند.
جانبازان:
رزمندگانی که در مقابل دشمن به نبرد پرداختند، از نظر جسمانی یا روانی آسیب دیده اند.
آزادگان:
رزمندگانی که در مقابل نبرد با دشمن به اسارت در آمدند
شهیدان:
سبقت گیری بر دیگران:
رزمندگان خود را برادر یکدیگر می دانند، و آنها سعی می کنند در انجام وظایف نسبت به سایر رزمندگان سبقت بگیرند از جمله:
خالص شدن
فعال بودن در امور جبهه
رزمندگام معتقد هستند، در جهان آخرت، انسان ها پاداش اعمال خود را به ازای تلاش بیشتر و خالص تر دریافت خواهند کرد.
خطر پذیری:
فرماندهان در دوران دفاع مقدس، بیش از سایر رزمندگان در خط مقدم جبهه دشمن قرار میگیرند
بجای اینکه به زیر مجموعه خود بگویند "جلو بروید"، اگر لازم بود خود جلو می رفتند و به بقیه می گفتند"بیایید"
بر همین اساس تعداد زیادی از فرماندهان لشکرها، تیپ ها، گردان ها، گروهان ها، دسته ها و افراد برجسته در هر عملیات شهید می شدند
ارتقای مداوم توانایی ها:
رزمندگان، مدام به دنبال افزایش قابلیت ها، ظرفیت ها، توانمندی ها و کارآمدی خود بودند
رزمندگان، جبهه را تبدیل به دانشگاهی برای تعلیم و تعلم کرده بودند
هر چه از جنگ می گذشت توان فکری فرماندهان برای برنامه ریزی های دقیق تر افزایش یافت و طرح های عملیاتی پخته تری ارائه می شد.
جانبازان:
جانبازان دین بزرگی برگردن جامعه دارند
جانبازان از جان و مال خویش گذشتند
مهم ترین وظیفه جامعه در قبال جانبازان، احترام به آنها و گرامی داشتن دستاوردهای ایثار ایشان است
حضرت امام خمینی (ره) می فرمایند:
جانبازان شهیدان زنده انقلاب اند
جانبازان رهبران این نهضت اند
حضرت امام خامنه ای (مد ظله العالی) می فرمایند:
جانبازان در قضیه جنگ، یک موضوع استثنایی اند
همه ما از جنگ فارغ شدیم، اما این جانباز است که تا اخر عمرش از جنگ فارغ نخواهد شد
وزنه جانبازان 70درصد به بالا، سنگین تر از مسئله شهادت است
تجلیل از همسران جانبازان
آزادگان:
آنچه امروز مردم جهان از جنایت های داعش ( دولت [ضد] اسلامی عراق وشام) می بینند، برای یسیاری از آزادگان تازگی ندارد.
نمونه هایی از جنایات دشمن بعثی عراق در جبهه ها:
سال 1359 در شهر سوسنگرد، صدامیان پس از جنایت های فراوان نسبت به زنان و دختران اسیر شده، آن ها را شهید و در یک گور گروهی دفن کردند.
سال 1361 در عملیات رمضان، عده ای از رزمندگان به اسارت گرفته شده را سه تا سه تا به گونه ای با جرثقیل بالا بردند که در دید رزمندگان ایرانی قرار بگیرند و سپس آنها را زنده سوزاندند
اعضای بدن سه پاسدار را با قیچی های بسیار بزرگ تکه تکه کردند و در حالی که زنده و ناله می کردند با بنزین آنها را سوزانیدند
جنازه ای که به پشت افتاده بود، نظامی عراقی در کنار جنازه ایستاد و یک دفعه پرچم عراق را به پایین جناق سینه شهید کوبید
نمونه هایی از جنایت های دشمن در هنگام بردن آزادگان به اردوگاه
اسفند 1362، پس از عملیات خیبر، پیکر پیرمردی را که در زیر کتک شهید شده بود، به درون ماشین زباله بر انداختند و به جای نامعلومی بردند.
در تیر 1367، در شهر بصره 300 آزاده را در سیاه چالی 40 تا50 متری انداختند، آنان سه شبانه روز در خواب و بیداری به صورت ایستاده و به هم چسبیده در آنجا زندگی کردند.
در تیر 1367، در شهر بصره، 5 تن از پاسداران را که لباس پاسداری به تن داشتند، پس از نیمه جان کردن زیر کتک، زنده به گور کردند.
سرگرد عراقی با تکرار واحد، اثنین، ثلاث (یک، دو، سه) برای اینکه به امام خمینی (ره) توهین کنم، برایم مهلت تعیین کرد، با تکرار "ثلاث" منتظر بود توهین کنم. نکردم و به جای کشتن با این که از ناحیه پا مجروح بودم، دو گلوله به پایم شلیک کرد.
سرهنگ " عبدالرشید الباطن" بازپرس ویژه گارد ریاست جمهوری عراق اسرای ایرانی را پیش از به شهادت رساندن شکنجه می داد. بطور مثال اسیری که پایش را به علت برخورد با مین از دست داده بود در موقع بازجویی پس از قطع هر انگشت دست و به فاصله هر دو دقیقه، محل قطع شده را با فندک می سوزاندم و تمام انگشتانش را بریدم، اما مقاومت کرد و مرا خشمگین ساخت و با اره ای پای او را نیز قطع کردم (جوان بود و اطلاعات نیز ندارد).
