تعريف اخلاق:
ماده «خَلق» (بالفتح) به معناي صورت ظاهري است و «خُلق» (بالضم) به معناي صورت باطني است.
صورت باطني انسان همچون صورت ظاهرياش داراي هيئت و تركيبي زشت يا زيباست.
در مفردات هر دو را (خَلق و خُلق) در اصل يكي ميدانند، لكن «خَلق» (بالفتح) را مخصوص شكلها و هيئتهايي ميداند كه باچشم و بصر درك ميشوند و «خُلق» (بالضم) را به سجايا و قوايي كه با بصيرت قابل دركاند.
ابن مسكويه چنين ميگويد: «خلق همان حالت نفساني است كه انسان را به انجام كارهايي دعوت ميكند، بيآنكه نياز به تفكر و انديشه داشته باشد.
پس سلسله صفاتي كه در نفس و روح انسان ثابت و ريشهدار است و به صورت ملكه شده و به راحتي منشأ صدور اعمال خوب يا بد ميشود، اخلاق ناميده ميشود.
گاهي اين افعال و اعمال شرعاً و عقلاً پسنديده است كه به آن اخلاق نيكو و گاهي ناپسند است كه به آن اخلاق بد ميگويند.
ماده «خَلق» (بالفتح) به معناي صورت ظاهري است و «خُلق» (بالضم) به معناي صورت باطني است.
صورت باطني انسان همچون صورت ظاهرياش داراي هيئت و تركيبي زشت يا زيباست.
در مفردات هر دو را (خَلق و خُلق) در اصل يكي ميدانند، لكن «خَلق» (بالفتح) را مخصوص شكلها و هيئتهايي ميداند كه باچشم و بصر درك ميشوند و «خُلق» (بالضم) را به سجايا و قوايي كه با بصيرت قابل دركاند.
ابن مسكويه چنين ميگويد: «خلق همان حالت نفساني است كه انسان را به انجام كارهايي دعوت ميكند، بيآنكه نياز به تفكر و انديشه داشته باشد.
پس سلسله صفاتي كه در نفس و روح انسان ثابت و ريشهدار است و به صورت ملكه شده و به راحتي منشأ صدور اعمال خوب يا بد ميشود، اخلاق ناميده ميشود.
گاهي اين افعال و اعمال شرعاً و عقلاً پسنديده است كه به آن اخلاق نيكو و گاهي ناپسند است كه به آن اخلاق بد ميگويند.
فایل دانلودی حاوی فایل پاورپوینت است